نیما تو عروسی پسرخالهش یه شوخی با زنداداشش کرد که «تو همیشه دیر میرسی!» همه خندیدن، ولی زنداداشش، لیلا، یهو ساکت شد. بعداً نیما شنید لیلا به مامانش گفته: «نیما جلوی همه ضایعم کرد.» حالا نیما حس بدی داره، چون نمیخواسته ناراحتش کنه. از طرفی، داره برای یه امتحان کاری مهم آماده میشه و ذهنش شلوغه. میترسه اگه چیزی نگه، لیلا بازم دلخور بمونه و تو فامیل حرف بشه. به نظرت درستترین انتخاب نیما چیه؟
یک پاسخ
جواب کاملا واضحه . میتونه به داداشش بگه و موضوع بدون چالش برطرف بشه . چون داداشش هم حتما ناراحت شده و باهاش صحبت کرده .