کوچینگ مالی
تا به حال فکر کرده‌اید که چرا با وجود تلاش‌های زیاد برای مدیریت مالی، همیشه در شرایط مالی‌تان احساس نارضایتی می‌کنید؟ شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که هر ماه تلاش می‌کنید هزینه‌هایتان را کنترل کنید، اما در نهایت با چالش‌هایی همچون بدهی‌های غیرقابل پیش‌بینی، ناتوانی در پس‌انداز یا حتی برنامه‌ریزی برای خرید یک خانه مواجه می‌شوید.
این مشکلات می‌توانند باعث ایجاد استرس و نگرانی‌های زیادی شوند و احساس کنید که هیچ‌گاه به اهداف مالی‌تان نمی‌رسید. اینجا است که مفهوم کوچینگ مالی (Financial Coaching) وارد می‌شود.
کوچینگ مالی فرآیندی است که در آن یک کوچِ متخصص به شما کمک می‌کند تا نگاهی دقیق به وضعیت مالی‌تان بیندازید و از آن برای ساختن یک آینده مالی بهتر استفاده کنید. با راهنمایی‌های یک کوچ مالی، می‌توانید برنامه‌ریزی کنید، استراتژی‌های مؤثر برای مدیریت بدهی و پس‌انداز ایجاد کنید و در نهایت با اطمینان بیشتری به سوی اهداف مالی‌تان حرکت کنید. در واقع، کوچینگ مالی می‌تواند پلی باشد به سوی آرامش و امنیت مالی، تا شما با اعتماد به نفس بیشتری در زندگی‌تان پیش بروید.
تعریف کوچینگ مالی
کوچینگ مالی (Financial Coaching) یک فرآیند توسعه فردی است که به افراد کمک می‌کند مهارت‌های مدیریت مالی خود را بهبود بخشند. این فرآیند شامل مشاوره‌ای شخصی است که به افراد کمک می‌کند بودجه‌بندی، پرداخت بدهی‌ها، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی خود را به بهترین شکل مدیریت کنند.
قبل از هر چیز، لازم است بدانید که کوچینگ مالی برای مواجهه با بحران‌های مالی و ضرر و زیان ناشی از عدم آگاهی طراحی نشده است. این موضوع همچنان در حیطه آموزش قرار دارد و مسیر آن با طرح درمان و مشاوره متفاوت است. در واقع، کوچینگ مالی نوعی سرمایه‌گذاری بر روی آینده فرد است و به طور مستقیم بر بهبود وضعیت مالی فرد تأثیر می‌گذارد.
تاریخچه کوچینگ مالی
کوچینگ مالی به عنوان یک رشته تخصصی نسبتاً جدید، در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ شکل گرفت. در این دوران، افراد بیشتری به دنبال راهکارهایی برای مدیریت بهتر مالی بودند و نیاز به مشاوره در این زمینه احساس می‌شد. با افزایش مشکلات مالی خانواده‌ها و افراد، کوچینگ مالی به عنوان روشی کارآمد برای کمک به مدیریت پول و رسیدن به اهداف مالی مطرح شد.
چهره‌های معروفی مانند تونی رابینز، برندَن برچارد، دیو رمزی و سوزی اورمن در گسترش این مفهوم نقش مهمی داشتند. تونی رابینز با تأکید بر اهمیت روانشناسی مالی و به کارگیری تکنیک‌های انگیزشی، به افراد کمک کرد تا باورهای منفی خود را درباره پول تغییر دهند. برندَن برچارد در زمینه مدیریت زمان و مالی، با ارائه ابزارها و استراتژی‌های عملی، به افراد در رسیدن به اهداف مالی‌شان یاری رساند.
دیو رمزی با آموزش‌های خود در زمینه مدیریت بدهی و ایجاد برنامه‌های مالی، به هزاران نفر کمک کرد تا از بدهی‌های سنگین رهایی یابند و به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بپردازند. سوزی اورمن نیز با کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی‌اش، به ترویج آگاهی مالی و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه در زمینه پول پرداخت.
تفاوت کوچینگ مالی با بیزینس کوچینگ چیست؟
بسیاری از افراد بر این باورند که کوچینگ مالی همان بیزینس کوچینگ است، در حالی که بر اساس تعاریف، بیزینس به سازمانی اطلاق می‌شود که برای ارائه کالا، خدمات یا هر دو به مشتری ایجاد شده است. در مقابل، دانش مالی یا فاینانس بر پایه دارایی و جریان‌های مالی بنا شده و فرض بر این است که سازمانی برای آن وجود دارد یا حداقل در حال شکل‌گیری است. به عبارتی، اگر بیزینس را به مثابه بدن یک انسان در نظر بگیریم، در این صورت دارایی و دانش مالی همچون خون و هوا برای آن بدن حیاتی هستند؛ بدون آن‌ها، بدن به مثابه مرده‌ای به حساب می‌آید.
یکی دیگر از تفاوت‌های مهم این دو حوزه در تمرکز کوچینگ مالی بر بهبود رفتار مالی در درازمدت است. این نوع کوچینگ به بهبود عملکرد، تغییر نگرش و ارتقای جایگاه اجتماعی و سبک زندگی توجه دارد. در حالی که بیزینس کوچینگ بیشتر بر روی ایجاد کسب و کار، مهارت‌های رهبری، کار گروهی و شکل‌دهی به ساختار سازمانی متمرکز است.
بنابراین، اگر فردی دیدگاه مالی ضعیفی داشته باشد، احتمالاً در اداره کسب و کار خود نیز موفق نخواهد بود، حتی اگر سازمانش از مدرن‌ترین و دقیق‌ترین تجهیزات استفاده کند. برای دستیابی به موفقیت در کوچینگ مالی، لازم است که به مهارت‌های اساسی مدیریت مالی تسلط داشته باشید. این مهارت‌ها شامل بودجه‌بندی، پرداخت بدهی‌ها، سرمایه‌گذاری و تعیین اهداف مالی می‌شود.
| ویژگی | کوچینگ مالی | بیزینس کوچینگ |
|---|---|---|
| تعریف | تمرکز بر مدیریت مالی فرد و بهبود رفتار مالی | تمرکز بر ایجاد و توسعه کسب و کار |
| محوریت | دارایی و جریان‌های مالی | ساختار و عملکرد سازمان |
| هدف | بهبود رفتار مالی در درازمدت | توسعه مهارت‌های رهبری و کار گروهی |
| توجه به | بهبود عملکرد مالی، تغییر نگرش و سبک زندگی | شکل‌دهی به بدنه سازمان و فرایندهای کسب و کار |
| اهمیت دارایی | حیاتی برای موفقیت مالی | مهم، اما تحت تأثیر دیدگاه مالی افراد |
| مهارت‌های کلیدی | بودجه‌بندی، پرداخت بدهی‌ها، سرمایه‌گذاری، تعیین اهداف مالی | مدیریت منابع، رهبری، کار تیمی |
تفاوت کوچینگ مالی با مشاور مالی چیست؟
تفاوت اصلی کوچینگ مالی و مشاوره مالی در رویکرد و نحوه تعامل با مشتری است. در کوچینگ مالی، تمرکز بر کمک به فرد برای توسعه مهارت‌ها و خودآگاهی است تا بتواند خودش بهترین تصمیمات مالی را اتخاذ کند. کوچ مالی با پرسش‌های هدفمند و ایجاد آگاهی، مراجع را تشویق می‌کند تا به نقاط قوت و ضعف خود در مدیریت مالی پی ببرد و راه‌حل‌ها را از درون خود کشف کند. این فرآیند بیشتر بر توسعه فردی و رسیدن به اهداف مالی شخصی متمرکز است، بدون اینکه کوچ راه‌حل‌های مستقیم ارائه دهد.
در مقابل، مشاور مالی به عنوان یک متخصص عمل می‌کند و به فرد توصیه‌های مشخص و تخصصی برای بهبود وضعیت مالی‌اش ارائه می‌دهد. مشاور مالی با تحلیل شرایط اقتصادی و اطلاعات مالی مشتری، راه‌حل‌های عملی مانند سرمایه‌گذاری مناسب، بودجه‌بندی، یا برنامه‌های بازنشستگی پیشنهاد می‌کند. مشاوره مالی بیشتر بر اطلاعات تخصصی و راهنمایی مستقیم متکی است تا فرد بتواند تصمیمات آگاهانه‌تری در حوزه مالی بگیرد.
| معیار | کوچینگ مالی | مشاوره مالی |
|---|---|---|
| رویکرد | پرسش‌گری و کشف راه‌حل‌ها توسط مراجع | ارائه راه‌حل‌ها و توصیه‌های مالی مشخص |
| تمرکز | توسعه فردی و ذهنیت مالی مراجع | تحلیل داده‌های مالی و بازارها |
| نقش | هدایت‌گر و تسهیل‌گر برای کشف خود | متخصص و ارائه‌دهنده دانش مالی |
| هدف | کمک به دستیابی به اهداف شخصی با خودآگاهی | بهبود وضعیت مالی با توصیه‌های کارشناسی |
| روش | مبتنی بر گفت‌وگو و ایجاد خودآگاهی | مبتنی بر تحلیل و ارائه پیشنهادات |
| نوع تعامل | حمایتی و هم‌پایه | راهنمایی با رویکرد تخصصی و کارشناسانه |
آیا همه افراد و سازمان ها به کوچینگ مالی احتیاج دارند؟
ارسطو قبل از میلاد مسیح معتقد بود انسان حیوانی سیاسی است. بدین معنی که انسان تنها در درون شهر و به عنوان شهروند می تواند زندگی خوبی داشته باشد.
یعنی اگر انسان تنها مالک اموال فراوانی باشد، بدون جامعه و شهر، موجودیت انسانی ندارد. بنابراین اگر هدف صرفاً کسب مال براي خود و یا خانواده باشد، بدون در نظر گرفتن جامعه اي بزرگتر نظیر شهر، این هدف مقصودي ندارد. یعنی خواسته مراجع کننده تهی از بعد اجتماعی است و به هستی او معنا نمی بخشد.
در اینجا انسان خویش را در دست کم سه بعد تعریف می کند:
- بعد اجتماعی
- بعد اقتصادی
- بعد سیاسی
علم اقتصاد که در ذیل آن فاینانس و بیزینس نیز قرار دارد، ابزاري در اختیار انسان می گذارد تا جایگاه اجتماعی خود را تعریف و یا بازتعریف کند. اما بدون در نظر گرفتن سیاست و روش هاي آن این امر امکان پذیر نیست.
در اینجا مقصود از سیاست، مفهوم “ماکیاولی” آن، یعنی سیاستی که همه چیز را فداي هدف می کند نیست، بلکه سیاست به مثابه روشی بهینه براي رسیدن به هدف است. بطوریکه انسان چگونه رسیدن خود را به آن می سپارد تا به کمال برسد. نهایتاً می توان گفت، اگر صاحب کسب و کار خود هستید، نیاز دارید تا یک نقشه راه برای موفقیت مالی خود تعیین کنید. این نقشه به شما کمک می‌کند تا به اهداف مالی خود دست یابید و زندگی مالی موفقی داشته باشید.
وظایف کوچ مالی چیست؟
همه ما می‌دانیم که مشاوران مالی به ارائه مشاوره می‌پردازند و برنامه‌ریزان مالی برنامه‌ریزی می‌کنند، اما کوچ‌های مالی چه کاری انجام می‌دهند؟
کوچینگ مالی در واقع یک فرآیند منظم فردی یا سازمانی است که به تسهیل و تسریع دستیابی به اهداف کمک می‌کند و بهبود عملکرد فردی را به دنبال دارد. این خدمات توسط یک کوچ حرفه‌ای به مراجعه‌کننده ارائه می‌شود. برخلاف مشاوره و آموزش، کوچینگ مالی به جزئیات نمی‌پردازد و به تعاریف علمی و عرفی نمی‌پردازد، بلکه می‌کوشد تا روشن کند:
- مراجع چگونه فکر می‌کند؟
- چه احساسی دارد؟ و چه چیزی می‌خواهد؟
- و در نهایت، آن‌ها را به او نشان دهد.
در این فرآیند، مهم است که مراجع نگرش خود را درباره عوامل کلیدی حل مسائل مانند ثروت و دارایی بررسی کند و در صورت نیاز، مسئولیت تغییر را بپذیرد و آن را انجام دهد. بر این اساس، کوچ به عنوان آینه‌ای در برابر مراجع قرار می‌گیرد تا او فرآیند تفکر خود را ببیند و در عین حال به او گوش می‌دهد.
این گوش‌سپاری یک شنیدن معمولی نیست؛ بلکه کوچ از مراجع می‌خواهد که بلند فکر کند و اجازه دهد تا در فرآیند اکتشاف مشارکت کند. این شراکت نهایتاً منجر به کشف مقصود و هدف نهایی مالی می‌شود، به‌گونه‌ای که با ارزش‌ها و باورهای مراجع همسو باشد و در نهایت با شناسایی موانع موجود، سرعت و تحرک مراجع را برای رسیدن به هدف افزایش دهد.
برخی بر این باورند که در نهایت تمام شاخه‌های کوچینگ به کوچ زندگی ختم می‌شود. این خطا از آن ناشی می‌شود که آن‌ها قادر به تمیز دادن موضوع یا هدف مراجعه‌کننده از مقصود او نیستند.
در اینجا، یک کوچ با صلاحیت و دانش مالی باید مراجع را از بیان جزئیات خلاص کند و در عین حال، بدون اینکه مالکیت و تعهدات مسئله به او منتقل شود، به او کمک کند. مطالعات نشان می‌دهد که تلاش ما برای کسب ثروت با آنچه که آرزو می‌کنیم، در تداخل است و اغلب بیان جزئیات، اختلال را بیشتر می‌کند.
در حقیقت، پیشرفت ما در مسیر ثروت به سه عامل بستگی دارد:
- شفافیت خواسته
- کاهش اختلالات درونی
- افزایش تسلط به موانع بیرونی
شفافیت خواسته:
در اولین گام، با توجه به گفتگوهای اولیه بین کوچ و مراجع، خواسته و مقصود مراجع مشخص و چرایی آن روشن می‌شود. این خواسته در طول جلسه به وضوح با وسیله یا دستاوردهای میان‌راه و همچنین مقصود و چشم‌انداز نهایی متمایز می‌شود. برای یک کوچ مالی، بسیار مهم است که خواسته مراجع را از نخواسته‌های او جدا کند و این امر را به او نشان دهد؛ چرا که بسیاری از خواسته‌های ما از نخواستن ناشی می‌شود. مثلاً ممکن است ما نخواهیم فقیر باشیم و به همین دلیل بگوییم: “می‌خواهم ثروتمند شوم.” این خواسته باید به‌طور دقیق‌تر از سمت کوچ بررسی شود تا قصد حقیقی آشکار شود. همچنین، بسیاری از خواسته‌ها دلیل مستقل ندارند؛ مثلاً برخی می‌خواهند ثروتمند شوند تا خانواده به آن‌ها افتخار کند یا برای دوستان و آشنایان مایه مباهات باشند. اما وقتی عمیق‌تر می‌شوند، می‌بینند که برای خود دلیلی ندارند.
کاهش اختلالات درونی:
در جلسات کوچینگ، به‌ویژه کوچینگ مالی، بسیار مهم است که عوامل کلیدی (درونی و بیرونی) توسط مراجع شناسایی و تعریف شوند و همچنین در خدمت مقصود و رسالت قرار گیرند. این بازتعریف باعث می‌شود فرد نگرش خود را مشاهده کند و در صورت لزوم آن را تغییر دهد. به‌عنوان مثال، عامل کلیدی درونی در موضوع ثروت، باور و نگرش فرد نسبت به پول و دارایی است. در این خصوص، نگرش مراجع کجاست؟ یا به عبارتی، توجه او کجا متمرکز است؟ آیا این توجه در خدمت ثروت است؟
افزایش تسلط به موانع بیرونی:
در این بخش، کوچ نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای دارد. او تلاش می‌کند با ایجاد فضایی مناسب و استفاده از سوالات قدرتمند، مراجع را برای فائق آمدن بر موانع آماده کند و توان او را برای حرکت در مسیر و تسلط بر موانع افزایش دهد. هر چه مراجع در این فرآیند بیشتر تلاش کند، به همان اندازه توانش افزوده می‌شود. از همین رو، می‌گویند که مسئولیت جلسه با مراجع است، اما مدیریت آن بر عهده کوچ می‌باشد.
یکی از رایج‌ترین موانع بیرونی در زمینه ثروت، نحوه ارتباط و رفتار فرد با افراد، سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی، به‌ویژه نهادهای مالی است. پس از آنکه کوچ مطمئن شد مراجع به آگاهی در این خصوص رسیده است، او را دعوت به اقدام می‌کند و از او می‌خواهد گزارشی شفاف از نحوه عملکرد صحیحش در راستای مقصود ارائه دهد.
نظر (2)
Mr.dadras
کوچ مالی برای افزایش درآمد راهکار ارائه میده؟
ادمین یاسر متحدین
سلام دوست عزیز
کوچ مالی به افراد در مورد اصول مالی آموزش می‌دهد همچنین بودجه و برنامه مالی را ایجاد می‌کند که ارزش‌ها و اهداف مشتری را منعکس کند.