پویا 30 سالهست، مهندس تو یه شرکت تو تبریز.
باید تا 10 روز دیگه یه پروژه بزرگ تحویل بده که رزومهشو قوی میکنه.
همزمان، داره برای آزمون ارشدش میخونه، چون اگه قبول نشه، باید بره سربازی.
دوستش ازش خواسته تو عروسیش دیجی باشه، چون «تو همیشه حال همه رو خوب میکنی».
خالهشم گفته باید بره کمکش کنه که داره اسبابکشی میکنه. پویا حس میکنه داره له میشه و میترسه اگه به یکی نه بگه، تو فامیل یا رفقاش بد شه.
به نظرت اشتباهترین انتخاب پویا چیه؟