شیدا در عروسی برادرش یه نظر درباره لباس عروس به جاریش، نرگس داد که «این مدل یه کم شلوغه، نه؟» نرگس لبخند زد، ولی بعداً شیدا شنید نرگس به مامانش گفته: «شیدا عمداً جلوی همه مسخرم کرد»
حالا عید نزدیکه و شیدا میترسه تو مهمونی فامیلی اوضاع بدتر شه. از طرفی، داره برای یه امتحان استخدامی دولتی میخونه و نمیخواد ذهنش قفل شه.
به نظرت درستترین انتخاب شیدا چیه؟
یک پاسخ
تا حالا تجربه نداشتم ولی چالش جالبی بود