صداقت در رابطه

نازنین 29 ساله‌ست و دو ساله با حامد نامزد کرده. یه روز یه پیام از یه دوست قدیمی، سهیل، می‌گیره که نوشته دلش براش تنگ شده و می‌خواد دوباره باهاش صمیمی شه. نازنین شوکه شده، چون سهیل رو سال‌ها ندیده و حالا حس عجیبی داره. حامد قبلاً گفته اگه کسی پیامی بده، بهش بگه، ولی […]

گره‌ای که در عروسی باز نشد

شیدا در عروسی برادرش یه نظر درباره لباس عروس به جاریش، نرگس داد که «این مدل یه کم شلوغه، نه؟» نرگس لبخند زد، ولی بعداً شیدا شنید نرگس به مامانش گفته: «شیدا عمداً جلوی همه مسخرم کرد» حالا عید نزدیکه و شیدا می‌ترسه تو مهمونی فامیلی اوضاع بدتر شه. از طرفی، داره برای یه امتحان […]

مدیریت استرس چند وظیفه

پویا 30 ساله‌ست، مهندس تو یه شرکت تو تبریز. باید تا 10 روز دیگه یه پروژه بزرگ تحویل بده که رزومه‌شو قوی می‌کنه. همزمان، داره برای آزمون ارشدش می‌خونه، چون اگه قبول نشه، باید بره سربازی. دوستش ازش خواسته تو عروسیش دی‌جی باشه، چون «تو همیشه حال همه رو خوب می‌کنی». خاله‌شم گفته باید بره […]

مدیریت حسادت در رابطه

شادی و آرمان 8 ماهه نامزد کردن. آرمان با یه همکارش، نازنین، تو پروژه‌های کاریش خیلی صمیمی شده و شادی دیده که گاهی تا دیروقت باهم چت می‌کنن. شادی حس حسادت داره، ولی نمی‌خواد به آرمان بگه و فکر کنه داره کنترلش می‌کنه. آرمان یه بار گفت: «نازنین فقط همکاره، تو چرا حساس شدی؟» حالا […]

تصمیم‌گیری مالی در بحران سوگ

مهسا 40 ساله‌ست و تازه باباشو از دست داده. تو مراسم، فامیل گفتن باید یه خیرات بزرگ بده که روح باباش شاد شه. مهسا یه پس‌انداز 50 میلیونی داره که می‌خواست باهاش یه ماشین بخره، چون ماشینش دیگه داغونه. از طرفی، مامانش گفته: «بابات همیشه می‌گفت به فقرا کمک کن.» مهسا حس گناه داره اگه […]

کاهش تنش‌ها در رابطه با همسر

فرهاد و همسرش اخیراً دچار تنش‌های زیادی شده‌اند. آن‌ها هر دو احساس می‌کنند که به‌طور مداوم در حال بحث با یکدیگر هستند و از این وضعیت خسته شده‌اند. فرهاد نمی‌داند که چگونه باید این تنش‌ها را کاهش دهد و رابطه‌شان را بهبود بخشد. فرهاد باید برای کاهش تنش‌ها در رابطه چه روشی را در پیش […]

مدیریت سوءتفاهم تو مهمونی

نیما تو عروسی پسرخاله‌ش یه شوخی با زن‌داداشش کرد که «تو همیشه دیر می‌رسی!» همه خندیدن، ولی زن‌داداشش، لیلا، یهو ساکت شد. بعداً نیما شنید لیلا به مامانش گفته: «نیما جلوی همه ضایعم کرد.» حالا نیما حس بدی داره، چون نمی‌خواسته ناراحتش کنه. از طرفی، داره برای یه امتحان کاری مهم آماده می‌شه و ذهنش […]

ســوالی داری؟ هــمـیـن حـالا کـلــیـک کــن تا راهــنـماییت کـنیم!