در دنیای پویای کسبوکار امروز، مدیران و رهبران سازمانها با چالشهایی پیچیده و متنوع روبرو هستند: از مدیریت تیمهایی که به هماهنگی و انگیزه نیاز دارند تا تصمیمگیریهای استراتژیک که آینده سازمان را رقم میزند. تغییرات مداوم در بازار، نوآوریهای سریع و انتظارات بالای مشتریان، فشاری دائمی برای بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف ایجاد کردهاند. در چنین محیطی، سوال کلیدی این است: چگونه میتوان تیمها را بهرهورتر کرد؟ چگونه تصمیمات دقیقتر و با اثرگذاری بیشتری اتخاذ نمود؟ و چگونه سازمان را با تغییرات بهسرعت تطبیق داد، در حالی که انگیزه و رضایت کارکنان حفظ شود؟
کوچینگ سازمانی (Organizational Coaching) دقیقاً پاسخی به این چالشهاست. به عنوان ابزاری مؤثر، کوچینگ نه تنها به توسعه مهارتهای فردی مدیران و تیمها کمک میکند، بلکه با ایجاد تحول در نحوه مدیریت و رهبری، سازمان را به سمت رشد پایدار هدایت میکند. این رویکرد با تمرکز بر افزایش کارآیی، حل تعارضات و تقویت مهارتهای رهبری، به شما امکان میدهد تا با چالشهای پیچیدهتری روبهرو شوید و سازمان خود را به سطح جدیدی از عملکرد و موفقیت برسانید.
کوچینگ سازمانی چیست؟
در ساده ترین تعریف، کوچینگ سازمانی (Organizational Coaching) به معنای یک رویکرد و فرآیند مدیریتی است که به منظور بهبود عملکرد و توسعه کارکنان در یک سازمان مورد استفاده قرار میگیرد. در کوچینگ سازمانی، یک کوچ (مشاور یا مربی) با کارکنان سازمان همکاری میکند تا آنها را در تحقق اهداف شخصی و حرفهای خود یاری دهد و بهبود عملکرد و توانمندیهایشان را تشویق کند. این رویکرد به توسعه مهارتها، افزایش انگیزه، حل مشکلات، تسهیل تصمیمگیریهای مؤثر و ارتقاء رفتارهای مثبت افراد میپردازد.
یادگیری و توسعه کارکنان همیشه یکی از اهداف اصلی سازمانها بوده است. در گذشته، آموزشهای تخصصی و کارگاههای آموزشی برای افزایش عملکرد تیمی مورد استفاده قرار میگرفتند. اما تجربه نشان داد که این روشها تنها جنبههای محدودی از ظرفیت های توسعه کارمندان را پوشش میدهند.
سازمانها برای مدیریت بهتر و بهبود عملکرد تیمشان به مشاورانِ مدیریت و مشاورانِ سازمانی رجوع کردند. این مشاوران از تکنیکها، چکلیستها، برنامهها و نرمافزارهای مختلف برای بهبود فرایندهای سازمانی و افزایش عملکرد کارکنان استفاده می کردند. این اقدامات به سازمانها در رشد و توسعه کمک کننده بود اما با این حال، چالشها و مشکلات هنوز هم وجود داشتند. مشکل اصلی نه در کمبود دانش یا ضعف مهارتها بود و نه در عدم وجود مشاوران ماهر. مشکل در درون افراد بود که باید توانسته باشند از تکنیکهای آموزش و مشاوره استفاده کنند. گاهی اوقات، یک گره ذهنی یا باور منفی میتواند مانع پیشرفت شخص باشد. تکنیک کوچینگ وارد سازمان ها شد و این گرههای ذهنی را باز کرد. از طریق کوچینگ، افراد توانستند به بهبود عملکرد خود بپردازند و از توانمندیهای خود بهره ببرند.
مهارت و دانش مانند دو بازوی انسان هستند و نقطه اتصال اصلی آنها ذهن است. اگر این نقطه اتصال به درستی مدیریت نشود، افراد ممکن است دچار مشکلات در اجرای برنامهها و تغییرات شوند. کوچینگ سازمانی (Organizational Coaching) به مدیران کمک میکند تا تغییرات را به راحتی بپذیرند و راهکارهای مناسبی برای حل مشکلات پیدا کنند.
جان ماتون فاش میکند که این جلسات موضوعاتی مانند تصمیم، آسیبپذیری، داشتن طرز فکر استحقاق در مقابل طرز فکر وظیفه و داشتن شجاعت اجرای با غرور، اشتیاق و همچنین دقت را پوشش میدادند. آنها همچنین تفکر متفاوت، بزرگ فکر کردن و حضور داشتن و هوشیاری را پوشش دادند.
“ما تیم بسیار موفقی بودیم که عملکرد خود را به سطح بالاتری رساندیم. با کمک کوچ ما دو حوزه خود را شناسایی کردیم و شروع به کار کردیم. از کمک و حمایت همه استفاده کردیم، از انتظارات پیشرفت خود فراتر رفتیم و لذت بردیم!”
“کوچینگ که به خوبی انجام می شود ممکن است موثرترین مداخله ای باشد که برای عملکرد انسان طراحی شده است.”
معرفی انواع کوچینگ سازمانی
نوع کوچینگ سازمانی | توضیحات |
---|---|
کوچینگ رهبری | تمرکز بر توسعه مهارتهای رهبری و مدیریت مدیران ارشد و میانی در جهت بهبود تواناییهای تصمیمگیری، ارتباطات و انگیزش تیم. |
کوچینگ عملکرد | بهبود عملکرد کارکنان یا تیمها از طریق تمرکز بر اهداف کوتاهمدت و بازخورد مستمر. هدف این نوع کوچینگ، افزایش بهرهوری و کارآیی است. |
کوچینگ تیمی | تمرکز بر توسعه تعاملات تیمی، حل تعارضات و افزایش کارایی تیمها برای رسیدن به اهداف مشترک. |
کوچینگ اجرایی | کار با مدیران ارشد برای بهبود توانمندیهای استراتژیک، ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای، و تسریع در دستیابی به اهداف سازمانی. |
کوچینگ توسعه فردی | تمرکز بر رشد فردی کارکنان در سازمان از طریق توسعه مهارتهای نرم (مانند ارتباطات، هوش هیجانی، و مدیریت استرس). |
کوچینگ تحول سازمانی | همراهی سازمانها در فرآیند تغییرات عمده (مانند تغییرات ساختاری، فرهنگی یا استراتژیک) با تمرکز بر مدیریت تغییر و پشتیبانی از افراد در طول این فرآیند. |
کوچینگ استراتژیک | کمک به مدیران در تدوین و اجرای استراتژیهای کلان سازمانی و ایجاد تمرکز بر چشمانداز بلندمدت. |
کوچینگ ارتباطی | بهبود مهارتهای ارتباطی مدیران و کارکنان با تمرکز بر ارتقاء تعاملات داخلی و خارجی سازمان. |
کوچینگ خلاقیت و نوآوری | تشویق مدیران و کارکنان به توسعه خلاقیت، ایدهپردازی و نوآوری در جهت بهبود فرآیندها و محصولات سازمان. |
اهداف کوچینگ سازمانی چیست؟
از جمله نقاطِ هدف کوچینگِ سازمانی در سازمانها عبارتند از:
- افزایش بهره وری
- افزایش درآمد و سود سازمان
- بهبود ارتباطات سازمانی
- کاهش لایه ای سازمانی
- همسوسازی اهداف و ارزشها
- رشد و توسعه سازمان
- کاهش تعارضات سازمانی
- بهبود ارتباطات سازمانی
- بهبود فرایندهای سازمانی
- شناخت خود و جایگاه سازمانی
- پذیرش نقش وظایف در سازمان
- رشد و توسعه کارکنان
- تلاش به ایجاد رشد و تحول
تاثیرگذاری کوچینگ در سازمان ها
اغلب افراد دارای سِمت به خصوص در ایران به دلیل تکیه بر توانایی های خود گمان می کنند، به ورود فرایند کوچینگ به کسب و کارشان احتیاجی ندارند، اما با کمی تحقیق و مطالعه می توان به معجزه این علم پی برد؛ طبق آمارهای منتشر شده از سوی فدراسیون بین المللی کوچینگ، مزایای کوچینگ برای سازمان ها به شرح زیر می باشد:
- 80 درصد بهبود ارتباطات
- 72 درصد بهبود و افزایش مهارت های ارتباطی
- 67 درصد بهبود و ایجاد تعادل بین کار و زندگی
- 61 درصد بهبود مدیریت و کسب و کار
- 60 درصد افزایش بازگشت سرمایه در سازمان ها
- 57 درصد بهبود مدیریت زمان
- 51 درصد بهبود عملکرد و کارایی تیم ها
در چه مواردی ضروریست یک کوچ سازمانی استخدام کنید؟
- به عنوان مدیر عامل یک شرکت بزرگ، در دنیای سرشار از تغییرات احساس نگرانی دارید؛
- هر روز در حال کار کردن هستید اما پیشرفتی در کارتان حاصل نمی شود؛
- می خواهید برای خود کار کنید و رئیس خود باشید؛
- مدیری هستید که در ارتباط با کارمندان خود چالش دارید؛
- رضایت شغلی ندارید؛
- ایده ای دارید و می خواهید آن را به یک کسب و کار موفق تبدیل کنید؛
- می خواهید بین کار و زندگی شخصیتان تعادل لازم برقرار شود؛
- و…
کوچ درونسازمانی یا برونسازمانی؟
کوچ درون سازمانی کیست؟
در سازمانهای پیشرفته و خلاق، نقش کوچ درون سازمانی بسیار حیاتی و اساسی است. این سِمت در چارت سازمانی، در بخش توسعه منابع انسانی قرار میگیرد، این موضوع به این دلیل است که کوچینگ به عنوان یک ابزار قدرتمند در توسعه افراد و ترقی آنها در محیط کار شناخته میشود.
کوچ درون سازمانی به عنوان یک فرد متخصص و مجرب در حوزه کوچینگ انتخاب میشود. او دارای مدرکها و تجربیات معتبری در زمینه کوچینگ است و توانایی اجرای جلسات کوچینگ در داخل سازمان را دارد. نقطه قوت او در اعتماد و امانتداری کلام همکاران است، وی باید به عنوان یک مشاور و یارِِ قابل اعتماد برای اعضای سازمان شناخته شود.
کوچ درون سازمانی باید دارای مهارتهای فراوان در مدیریت خود باشد و از قضاوت همکاران یا تحت تأثیر قرار دادن نظرات شخصی در جلسات کوچینگ خودداری کند. او باید محیطی آزاد و پویا برای اعضای سازمان ایجاد کند تا بتوانند به آزادی اندیشه و خلاقیت در مسائل مرتبط با توسعه شخصی خود بپردازند.
کوچ برون سازمانی کیست؟
کوچ برونسازمانی فردی است که به عنوان یک مشاور یا مربی خارجی با سازمانها کار میکند تا به بهبود عملکرد مدیران، کارکنان یا تیمهای کاری کمک کند. این نوع کوچ معمولاً از بیرون از سازمان به آن دعوت میشود و به دلیل عدم وابستگی به ساختار داخلی سازمان، میتواند دیدگاه بیطرفانهتری ارائه دهد. کوچ برونسازمانی در زمینههایی مانند توسعه رهبری، مدیریت تغییر، بهبود کارایی، و حل تعارضات به سازمانها مشاوره میدهد و با استفاده از مهارتها و تجربیات خود به افراد کمک میکند تا به اهداف شخصی و سازمانی خود دست یابند.
مدیر در جایگاه کوچِ سازمانی
در دنیای مدیریت و رهبری امروزه، تنها داشتن دانش تخصصی و مهارتهای مدیریتی به تنهایی کافی نیست. کوچینگ به مدیران سنتی این قدرت را میدهد که از رویههای خشک و دستوری خارج شده و با یک دیدگاه مثبت و تمرکز بر حل مشکل، به مسائل و مشکلات واحد کاری نگاه کنند. تکنیک کوچینگ، سازمان را به سمت جلب تعامل کارکنان سوق میدهد و به جای کنترل آنها، مدیران را به تعامل فعال و افزایش انگیزه کارکنان ترغیب میکند.
نقش مدیر، برنامهریزی و اداره واحد کاری در سازمانهاست که امری بسیار ضروریست، به ویژه اگر آرمانها و هدفهای سازمانی به دستاوردهای مثبت و افزایش درآمد تمرکز کنند. اما یک اصل اساسی در مدیریت مدرن این است که تنها داشتن دانش تخصصی و مهارتهای فنی کافی نیست. در واقع، تواناییهای نرم مدیران نیز اهمیت چشمگیری پیدا کرده است.
مهمترین وظیفه مدیر در این راستا این است که به توسعه و رشد کارمندان و تیم کاری تسلط داشته باشد. از جایگاه مدیران انتظار میرود که به جای تمرکز بر تنبیه و پاداش، از روشهای مدرن مانند کوچینگ استفاده کنند تا کارمندان را در بهبود عملکردشان یاری کنند.
مدیران آموزش دیده در هنگام مواجهه با مشکلات، نه تنها بادقت به صحبتهای کارمندان گوش میدهند، بلکه از قضاوت کردن خودداری میکنند. آنها سوالاتی میپرسند که به حل مشکل کمک می کند و بازخوردی ارائه میدهند که کارمندان را با انگیزه و توانمندی به سمت حل مشکل سوق میدهد. اینها همه تنها بخش کوچکی از ویژگی های یک مدیر است که ناخود آگاه در رفتار و گفتار او به وضوح دیده می شود.
مدیر کوچینگی به توسعه فردی و توام با توانمندسازی کارکنان تمرکز دارد، در حالی که مدیر سنتی بیشتر بر روی کنترل و اجرای دستورات تمرکز می کند. در سازمانهای مدرن، استفاده از مهارتهای کوچینگی به منظور بهبود رهبری و افزایش عملکرد سازمانی به عنوان یک رویکرد مؤثر، واجب محسوب میشود.
دستاورد های کوچینگ سازمانی برای سازمان ها چیست؟
کوچینگ سازمانی میتواند به شکلی مؤثر بسیاری از چالشهای اساسی مدیران و سازمانها را حل کند:
افزایش بهرهوری و عملکرد تیمها:
یکی از مسائلی که سازمانها با آن مواجه هستند، هماهنگی ناکافی در تیمها و کاهش بهرهوری است. کوچینگ سازمانی با ایجاد رویکردهای ساختاریافتهتر و بهبود ارتباطات تیمی، میتواند بهرهوری و کارایی تیمها را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
توسعه مهارتهای رهبری و بهبود تصمیمگیری:
مدیران معمولاً با چالشهای تصمیمگیری استراتژیک روبرو هستند. کوچینگ سازمانی با تمرکز بر تقویت مهارتهای رهبری و استراتژیپردازی به مدیران کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری داشته باشند و با اعتماد به نفس بیشتر سازمان را به سمت موفقیت هدایت کنند. به عنوان نمونه، یک مدیر اجرایی با استفاده از کوچینگ، توانست رویکردهای نوین رهبری را در سازمان خود پیادهسازی کرده و به بهبود عملکرد کلی دست یابد.
مدیریت تغییرات و تحول سازمانی:
تغییرات عمده در سازمان مانند بازسازی ساختارها یا بهروزرسانی تکنولوژیها معمولاً با مقاومت و افت انگیزه کارکنان همراه است. کوچینگ سازمانی با ارائه راهکارهای مؤثر در مدیریت تغییر، این فرآیند را برای سازمانها تسهیل میکند. به عنوان مثال، سازمانی که در حال گذار به سیستمهای جدید فناوری اطلاعات است، میتواند با کمک کوچینگ به کارکنان و مدیران خود در سازگاری با این تغییرات کمک کند.
افزایش رضایت و انگیزش کارکنان:
کاهش انگیزه و رضایت کارکنان یکی از نگرانیهای همیشگی مدیران است. کوچینگ با تأکید بر توسعه مهارتهای فردی و ایجاد محیطی حمایتی، به سازمان کمک میکند تا انگیزش و رضایت کارکنان را افزایش دهد. برای مثال، پس از اجرای برنامههای کوچینگ در یک شرکت، رضایت کارکنان از محیط کاری و عملکرد فردی بهبود یافت و نرخ ترک شغل کاهش پیدا کرد.
6 پاسخ
سلام، شما دوره آموزش کوچینگ سازمانی دارید؟
سلام دوست عزیز
برای اطلاع از دوره های آموزشی با شماره 09197136076 تماس بگیرید.
دوران زیست سازمان ما تقسیم میشه به قبل از ورود کوچ و بعد از ورود کوچ
واقعا تفاوت این دو دوره کاملا در همه امورات سازمان ما قابل مشاهده است.
کوچ سازمانی بود که تونست کارمندان شرکت منو به اوج توانمندی هاشون برسونه
الان خودم هم در همین مسیر مشغول به تحصیل هستم تا انشالله خودم بتونم کوچ سازمان خودم باشم و کوچینگ سازمانی رو در تک تک امورات سازمانم به کار ببرم
امیدوارم هر چه زودتر نتیجه تحصیل در رشته کوچینگ رو در کارتون ببیند دوست عزیز🌹
سلام و وقت بخیر
کوچ سازمانی دوره جدایی داره؟