از آنجاکه نقش کوچ بازآفرینی مناسبات مراجع برای کمکهای تخصصیِ مناسب است. ضروریست از زمانی که نیازهای مراجع خارج از صلاحیتهای کوچ قرار داشته باشد، کوچ نسبت به آنها واکنش نشان دهد. بنابر این کوچها باید تشخیص دهند، چه وقت و چطور مراجع را به یک متخصص سلامت روان یا دیگر متخصصان کمک کننده ارجاع دهند.
این مقاله منبعی است برای کوچها که متوجه شوند چه زمانی و چطور یک مراجع را به یک متخصص سلامت روان ارجاع دهند. هدف این است که کوچها در تشخیص و دانستن اینکه چطور یک مراجعی که علائم اختلال سلامت روان دارد و خارج از حوزۀ کوچینگ است مدیریت کند.
ارجاع در جلسات کوچینگ چگونه است؟
ارجاع دادن به معنی مطرح کردن ارجاع، بازآفرینی گزینه های پیشنهادی و حق انتخاب دادن به مراجع برای اینکه با منابع تخصصی قرار ملاقات عملی انجام دهد. یک ارجاع به دیگر متخصص های حوزۀ سلامت روان زمانی توجیه می شود که کند و کاو کردن در مسالۀ مراجع از سطح صلاحیت کوچ فراتر برود.
در پروسۀ کوچینگ، یک مراجع ممکن است مسالهای را با خود بیاورد که به حوزۀ سلامت روان مرتبط باشد. کوچ میتواند با ارزیابی گزینهها، جلسات را به عقب بیاندازد، یا جلسات را ادامه دهد و یا کوچینگ را متوقف کند. بعضی از مراجعین که در جستجوی کوچینگ هستند، ممکن است مشکلات سخت ذهنی داشته باشند که نیاز دارد تحت نظر یک درمانگر باشند یا گاهی به یک مشاور ارجاع داده شوند. کوچها باید نسبت به محدودیتهای خود آگاه باشند و تشخیص دهند چه وقتی مراجع به چیزی بیشتر از کوچینگ نیاز دارد. توافقنامۀ خدمات کوچینگ مانند ابزاری است برای شما و مراجع که بر اساس این تنظیم شده است که تعیین کند، چه پارامترهایی در محدودۀ کوچینگ قرار دارد و چه پارامترهایی در این حوزه قرار ندارد.
روانشناسی خیلی اوقات برای همۀ افراد کاربرد دارد که شامل اجزائی از یک کلیت است (روانشناسی، زیستی، هیجانی، اجتماعی یا فرهنگی)، از این نظر یک کوچ ممکن است با مسالۀ مراجع که خارج از مهارت و حوزۀ اوست _که قابل پیشبینی بوده_ روبهرو شود. ارجاع مراجع به یک درمانگر یا دیگر منابع تخصصی حوزۀ سلامت روان از فرآیندهای مسیر کوچینگ است. منظور از دیگر منابع تخصصی حوزۀ سلامت روان شامل گروه حمایتکننده، منتور، کوچ تخصصی یا یک نمایندۀ معنوی است. داشتن یک لیست متخصص در یک فایل به عنوان مرجع قابل پیشنهاد، منبع مفیدی برای شما و مراجع شماست.
مهمترین شاخص ذهنی برای اینکه متوجه شویم آیا مراجع را به یک تراپیست ارجاع دهیم یا نه، سنجش میزان عملکرد در وظایف روزانه است. از خودتان بپرسید آیا مسالۀ مراجع وظایف روزانهاش را مختل کرده است؟ وظایف روزانه به محدودۀ وسیعی از فعالیتهای شخصی و خودمراقبتی مانند تغذیه، تمیزی و آراستگی، کسب و کار و استراحت و فراغت اشاره دارد. اگر یک مراجع توانایی (از منابع درونی یا بیرونی) انجام وظایف روزانهاش را نداشت (تخصصی یا شخصی) در آن صورت به احتمال زیاد به ارجاع نیاز دارد.
ممکن است مراجعی، از خودش مساله ای را نشان دهد که مانعی برای پیشروی او در مسیر کوچینگ باشد در این صورت امکان دارد از کارکردن با یک متخصص حوزۀ سلامت روان بهره ببرد. اگر مراجع مسالهای را مطرح کند که با تاریخچۀ مسائل لاینحل مرتبط شود که مراجع را از حرکت رو به جلو باز دارد یا شرایط جاری زندگی وی موانعی برای پیشرفت در پروسۀ کوچینگ ایجاد کند، در این صورت ارجاع میتواند نتیجه بخش باشد.
دلایل ارجاع کوچی چیست؟
هستۀ اصلی صلاحیت ها و منشور اخلاقی ICF، هر دو شامل دستورهایی است که در مواقع لزوم ارجاع به دیگر متخصصین حوزۀ سلامت روان صورت گیرد. به علاوه تحقیقات نشان میدهد که دخالت زودهنگام در طی روند ارجاع، مسلما میتواند پیامدهای آسیب زننده به سلامت ذهن مراجع برساند.
تایید مسئولیت اخلاقی کوچ
وقتی موضوعاتی از سوی مراجع مطرح میشود که خارج از حوزه مهارتها یا خدمات کوچینگ است، کوچ به مسئولیتهای اخلاقی خود در کمک به مراجع برای شناسایی و دسترسی به منابع دیگر در حوزه سلامت روان پایبند است. فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) این مسئولیت را در هسته اصلی صلاحیتها و قوانین اخلاقی خود بهعنوان معیاری مهم مطرح کرده است.
منشور اخلاقی در کوچینگ ICF، از کوچها خواسته شده است که برای تأیید شایستگی خود، به اخلاقیات و استانداردهای کوچینگ در تمام شرایط توجه کنند. این موضوع بهوضوح برتری کوچینگ را نسبت به سایر متخصصین مددیار نمایان میسازد.
در بند 3.18، بهوضوح توضیح داده شده که کوچ باید اطمینان حاصل کند که در آغاز جلسات، چه در جلسه اول و چه پیش از آن، ماهیت کوچینگ، ویژگیها و محدودیتهای محرمانگی، مسائل مالی و دیگر شرایط توافقنامه برای مراجع یا مددجو بهخوبی تبیین شود.
در بند 3.23، مراجع یا مددجو تشویق میشود که اگر کوچ باور دارد که مراجع یا مددجو باید از منابع دیگری بهرهمند شود، به او پیشنهاد دهد که خدمات متخصصین دیگر را مورد بررسی قرار دهد. این امر نشاندهنده پایبندی کوچ به اصول اخلاقی و تعهد به منافع مراجع است و به آنها کمک میکند تا بهترین راهحلها را برای مسائل خود پیدا کنند.
توقف در حوزۀ کوچینگ
قرارداد کوچینگ یکی از منابع حیاتی برای کوچ و مراجع به شمار میآید. این توافقنامه باید بهوضوح حوزۀ کوچینگ را مشخص کرده و خدماتی که کوچ به مراجعین خود ارائه میدهد، بهطور شفاف در دستورالعملهای توافقنامه گنجانده شود. همچنین ضروری است که مراجع به درک روشنی از آنچه در فرآیند کوچینگ مورد نیاز است، دست یابد. این موضوع در هسته دوم صلاحیتهای کوچینگ مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه، مثالی واضح از شرایط حوزۀ کوچینگ ارائه میشود:
“کوچینگ به معنای درمان نیست و من بر روی مشکلات خاص کار نمیکنم و نیز به بررسی گذشته نمیپردازم. هدف من این است که به شما در پیشرفت و ترقی کمک کنم و فرض من بر این است که مراجعین سالم و کاملاً متعهد به عمل هستند. ما بر آنچه که در حال حاضر با آن مواجه هستید، تمرکز میکنیم و من به شما کمک میکنم تا موانع را شناسایی و برطرف کنید، به جلو حرکت کنید، اهداف شخصی و حرفهای خود را تعیین نمایید و برای دستیابی به زندگی ایدهآل خود اقدام کنید. اگر به هر دلیلی احساس کنم که شما نیاز به خدمات درمانی حرفهای دارید، از شما درخواست میکنم که کمکهای لازم را دریافت کنید.”
این نوع بیان به مراجعین کمک میکند تا بهروشنی درک کنند که کوچینگ چه اهدافی دارد و چه زمانی باید به دنبال کمکهای حرفهایتر باشند.
اختلال در انجام وظایف روزانه
آسیبهای مراجعین میتواند به تغییراتی در وضعیت سلامت فردی آنها مرتبط باشد، مانند اختلال در انجام وظایف روزانه که شامل خودمراقبتی است. زمانی که مشکلات در انجام وظایف روزمره (حرفهای، شخصی یا اجتماعی) بهحدی جدی میشود که مانع از ادامه فعالیتها میگردد، لازم است مراجع را به یک متخصص سلامت روان ارجاع دهید.
وظایف روزانه شامل یک دامنه وسیع از فعالیتهای خودمراقبتی است، از جمله احساسات، آراستگی و تمیزی، شغل، کسبوکار، سرگرمی و فراغت. سلامت روان بهطور کلی در یک طیف قرار دارد؛ بنابراین، مدت، تناوب، تکرار و شدت آسیب را باید در نظر گرفت. اگر مساله و آثار آن در زندگی روزمره برای هفتهها ادامه داشته باشد، بهتر است از یک متخصص سلامت روان کمک گرفته شود.
در این شرایط، توجه به نشانهها و تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی مراجع اهمیت دارد. شناسایی بهموقع نیاز به درمان میتواند به فرد کمک کند تا به سطح بهتری از سلامت روان دست یابد و بتواند به فعالیتهای روزمره خود بازگردد.
عدم پیشرفت
اگر مشکلاتی در روند پیشرفت مراجع در مسیر کوچینگ ایجاد شود و در مدت معقولی پیشرفتی حاصل نشود، میتوان نتیجهگیری کرد که مراجع با یک مساله اساسی روبرو است که ممکن است نیاز به درمان داشته باشد.
مراجع ممکن است خود را متعهد به انجام فعالیتهای روزانهاش بداند، اما اگر هیچ پیشرفتی در مسیر کوچینگ مشاهده نکند، این میتواند نشانهای باشد که مشکلات ذهنی مانع از این پیشرفت میشوند. ممکن است مسائل قدیمی که نیاز به درمان دارند، بهطور مکرر در جلسات بهعنوان موانع مطرح شوند و روند پیشرفت را مختل کنند.
آسیب به خود نیز میتواند تلاشها برای ایجاد تغییر را مختل کند. در این شرایط، مراجع ممکن است به کمک یک متخصص سلامت روان نیاز داشته باشد که بتواند روی گذشته و مسائل عاطفی عمیق کار کند. اگر احساسات مانع از پیشرفت مراجع در مسیرش باشند، دیدگاه او نسبت به چشماندازهای رشد در آینده محدود خواهد شد و در این صورت ارجاع به متخصص ضروری است.
اگر مراجع به وقایع گذشته چسبیده باشد و نتواند از آن عبور کند، احتمالاً درمان میتواند به او کمک کند. چسبیدن به گذشته به معنای این است که مراجع بهطور مداوم حول یک مسئله میچرخد و خود را بهعنوان یک قربانی میبیند، در حالی که همچنان آثار روانزخمهایش را تحمل میکند. بهعنوان یک کوچ، شما میتوانید از مراجع بپرسید که این مساله از کجا نشأت میگیرد، اما نباید بیش از حد روی آن تأکید کنید. دلیل این واکاوی، گشودن مسالهای است که مراجع را متوقف کرده است.
اگر بیان گذشته به اندازهای باشد که به پیشرفت مراجع کمک کند، میتوانید به کار کوچینگ ادامه دهید. اما اگر مساله نیاز به پردازش عمیقتری داشته باشد، باید او را به متخصص ارجاع دهید.
مشاوره در حالت غیر قطعی
اگر شما در مورد یک موضوع خاص سوال دارید یا در خصوص اینکه چه چیزی قرار است رخ دهد مطمئن نیستید، میتوانید با منتور کوچینگ یا ناظر خود مشورت کنید تا تصمیم بگیرید آیا مراجع خود را به درمانگر ارجاع دهید یا نه. از کسی که در این زمینه تجربه عمیقی دارد، همفکری بگیرید. همچنین در این شرایط میتوانید با یک متخصص سلامت روان تماس بگیرید و رایزنی مختصری بهصورت رایگان داشته باشید. تهیه یک لیست از دیگر متخصصینی که میتوانند به مراجعین شما کمک کنند، بهعنوان یک منبع مفید ضروری است.
مسائل متداولی که حتماً باید به رواندرمانگر ارجاع دهید شامل اضطراب، افسردگی، اختلالات غذایی، اختلال استرس پس از حادثه، سوء مصرف مواد، اندیشۀ خودکشی و اختلال در تفکر میباشد.
بخش بعدی به توصیف علائم مرتبط با مسائل سلامت روان میپردازد. از تجربیات حرفهای، قضاوت و غریزه خود استفاده کنید و از هیچگونه نشانه نگرانکننده در رفتار مراجع خود غافل نشوید. شناسایی بهموقع این علائم میتواند به مراجعین کمک کند تا بهسرعت به درمان مناسب دست یابند و به سلامت روان خود رسیدگی کنند.
دخالت در مسائل سلامت روان
دخالت به این معناست که وقتی مراجع نشانههایی از آسیب در سلامت روان خود بروز میدهد، اقداماتی انجام شود. این اقدام شامل دانستن اینکه چه زمانی، چگونه و از چه منابعی باید برای ادامه کار استفاده کرد. مهمترین نکتهای که باید به خاطر داشت این است که ارجاع به متخصصین روانشناسی میتواند به بهبود وضعیت فرد کمک کرده و سرعت آن را افزایش دهد.
تحقیقات نشان میدهد که:
- مشکل احتمالاً برطرف نخواهد شد مگر اینکه اقدامی صورت گیرد؛
- کمکرسانی بهموقع و به اندازه، میزان بهبود را افزایش میدهد؛
- ارجاع بهموقع کیفیت زندگی فرد را بهبود میبخشد و حتی ممکن است جان افرادی را نجات دهد؛
- ارجاع دیرهنگام معمولاً منجر به وقفه در رشد فردی میشود.
نقش شما بهعنوان یک کوچ (بهعنوان یک ناظر بیرونی) مهمترین نقش در کمک به افراد است. ترکیب اشتیاق و حمایت میتواند عامل اصلی در کمک به فرد در مواجهه با چالشهای شخصی باشد. با این حال، باید در نظر داشت که برخی افراد ممکن است تمایلی به دریافت کمک نداشته باشند.
آموزش کمکهای اولیه در زمینه سلامت در استرالیا که در دسترس جامعه جهانی قرار گرفته است و شامل پنج گام عملی است، به شرح زیر است:
- رویکرد و تعیین کردن: همکاری با هر بحران موجود.
- گوش دادن و گفتگوی غیر قضاوتی: ایجاد فضایی امن برای مراجع.
- حمایت کردن و آگاهیبخشی: ارائه حمایت عاطفی و اطلاعات لازم.
- تشویق به کمکهای تخصصی مناسب: ارجاع به متخصصین در صورت نیاز.
- تشویق به دیگر حمایتها: ترغیب مراجع به استفاده از منابع حمایتی دیگر.
این گامها میتوانند به شما کمک کنند تا بهطور مؤثرتر با مراجعین خود در هنگام بروز مشکلات روانی برخورد کنید و به آنها در جهت بهبود کیفیت زندگیشان یاری رسانید.
از کجا بدانیم چه وقت مراجع را به منابع دیگر ارجاع دهیم؟
بخشهای پیش رو دستورالعملهایی را ارائه میدهد که نشانههایی برای ارجاع دادن مراجع به منابع دیگر را شامل میشود:
- چالش فراتر از مهارتها: اگر مراجع با چالشی روبروست که فراتر از تجربهها و مهارتهای شما بهعنوان یک کوچ باشد، باید به فکر ارجاع او باشید.
- احساس ناراحتی در مشارکت: اگر کار کردن با مراجع باعث ایجاد ناراحتی در شما میشود، این نشاندهنده این است که باید منابع دیگری را برای او در نظر بگیرید. به مراجع خود اطلاع دهید که احساس میکنید مسئله فراتر از مهارتهای شماست.
- توانمندسازی مراجع: مراجع را در ایجاد گزینهها و شناسایی منابع مناسب برای درمان مسئله خود صاحب اختیار کنید. این امر به او کمک میکند تا احساس کند در فرآیند تصمیمگیری نقش دارد.
- خوداندیشی و خودآگاهی: تشخیص اینکه مشکل فراتر از حوزه یا صلاحیت یک کوچ است، به خوداندیشی و خودآگاهی نیاز دارد. از واکنشها و احساسات خود مطمئن باشید و تعهد خود را نسبت به مساله سلامت روان شناسایی کنید.
- نکات فرهنگی: در بسیاری از فرهنگها، مسائل سلامت روان بهطور منفی دیده میشود و با بدنامی همراه است. بهعنوان یک کوچ، شما میتوانید با رویکردی که نسبت به این مسئله دارید، به مراجع کمک کنید تا بر این بدنامی غلبه کند.
نشانههای ارجاع مراجع
اگر احتمال دادید ارجاع مناسب است یا یکی از احساسات زیر را دارید، مشورت با منتور، ناظر یا متخصص سلامت روان مجرب را در تعیین خدمات در نظر بگیرید:
- تحت فشار بودن: اگر نسبت به حل مشکل مراجع تحت فشار هستید.
- استرس ناشی از مشکل مراجع: اگر بهخاطر مسئله مراجع دچار استرس شدهاید.
- مساله فراتر از توان شما: اگر با مسالهای روبرو هستید که بیشتر از توان اراده شماست.
- احساس اضطراب: اگر در مواجهه با مراجع مضطرب میشوید.
- وابستگی مفرط مراجع: اگر متوجه شدید که مراجع بیش از حد به شما وابسته است.
علائم لزوم ارجاع کوچی به درمانگر چیست؟
کوچها گاهی با مراجعانی روبرو میشوند که مسائلی فراتر از محدوده کوچینگ دارند و نیاز به ارجاع به درمانگر متخصص دارند. هدف از توصیف دستههای مختلف مسائل سلامت روان در این مقاله، ارائه ابزارهایی به کوچهاست تا بتوانند مشکلات مراجع را بهتر درک کرده و در صورت لزوم، ارجاع به درمانگر را با اطمینان انجام دهند. در ادامه، برخی از علائم و نشانههای مسائل سلامت روان که ممکن است نیاز به مداخله درمانی داشته باشد، آورده شده است:
مسائل سلامت روان:
اضطراب: احساس نگرانی مداوم، بیقراری، یا هراس بیش از حد.
افسردگی: خلق و خوی پایین، عدم علاقه به فعالیتها، احساس بیارزشی یا ناامیدی.
اختلالات تغذیه: بینظمی شدید در غذا خوردن، مانند پرخوری یا بیاشتهایی عصبی.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): تجربه خاطرات مزاحم، کابوسها یا اجتناب از موقعیتهایی که یادآور تجربه تروماتیک هستند.
سوءمصرف مواد یا اعتیاد: استفاده افراطی از الکل، مواد مخدر یا دیگر رفتارهای اعتیادی.
اندیشۀ خودکشی: بیان افکار یا نیتهایی درباره آسیب به خود یا دیگران.
اختلال تفکر: تفکرات غیرمنطقی، هذیانها، یا توهماتی که ارتباط فرد با واقعیت را مختل میکند.
علائم نیاز به ارجاع به درمانگر:
- تغییرات شدید در خلق و خو: مانند کجخلقی مداوم، عصبانیت بیدلیل، اضطراب مداوم یا پریشانی شدید.
- کاهش عملکرد در زندگی روزمره: افت محسوس در تحصیل، کار یا مسئولیتهای روزانه.
- اجتناب از روابط اجتماعی: کنارهگیری از ارتباطات و فعالیتهای اجتماعی یا اجتناب از جمعها.
- تغییرات در وزن و ظاهر: مانند تغییرات شدید در وزن، بیتوجهی به بهداشت فردی، یا بیعلاقگی به مراقبت از خود.
- اختلالات خواب: مشکلاتی نظیر خواب بیش از حد یا ناتوانی در خوابیدن.
- بیتفاوتی و ناتوانی در ابراز احساسات: عدم واکنش عاطفی مناسب یا بیاحساسی.
- رفتارهای پرخطر یا خودآزارانه: انجام رفتارهایی که برای فرد خطرناک است یا آسیب به خود وارد میکند.
در مواجهه با چنین علائمی، کوچ باید به این نتیجه برسد که موضوعات مطرح شده فراتر از حوزه کوچینگ هستند و فرد به مداخله تخصصی روانشناختی یا روانپزشکی نیاز دارد.
یک پاسخ
جلسه کوچینگ یک همراهی عمیق کوچ با مراجع است که با بازخورد و سوالات حرفه ای میتونه هدف و خواسته مارو شفاف تر کنه