اگر تجربه جلسات آموزشی کوچینگ و تمرینات مرتبط با مربیان را داشته باشید، حتما شنیده اید که باید در جلسات کوچینگ ذهن خود را خاموش کنید و در حضور فعال داشته باشید؛ اما چه طور ممکن است در دنیای ارتباطات و تبادل اطلاعات امروزی ذهن را خاموش کرد و حضور فعال داشت؟ در مقالات و کتاب های حوزه ذهن آگاهی و ارتباط آن با کوچینگ به نتیجه مثبتی می توان رسید که عنوان می کند، ذهن آگاهی می تواند درجلسات کوچینگ هم برای کوچ و هم کوچی مفید واقع شود. با شناخت این موضوع می توانید کوچینگ را از زاویه ی دیگری ببینید و همین نگاه جدید می تواند جلسات کوچینگ را برای شما تسهیل کند.
تعریف ذهن آگاهی چیست؟
ذهن آگاهی (Mindfulness) به معنای (برخی مترجمان واژه توجهآگاهی را به کار میبرند) “در لحظه بودن” و “مشاهده محیط اطراف و درون خود، همان گونه که هست و بدون قضاوت” می باشد؛
مفهوم ذهن آگاهی از چند کلمه ترکیب شده است:
- آگاهی (تمام محرک های حسی درون و بیرون بدنت را دریافت کنی)
- توجه (زوم آگاهانه داشته باشی یعنی ببینی چی داره اتفاق می یوفته)
- زمان (در لحظه ی حال باشی)
- پذیرش (اجازه بدی تمام اتفاقات درون و بیرون بدنت جریان داشته باشن بدون این که قضاوت کنی)
از آنجاکه ما انسان ها به شکلی پرورش پیدا کرده ایم که یا در آینده هستیم یا در گذشته، به کار بردن ذهن آگاهی (مایندفولنس) در زندگی روزمره کار سختیست و برای اینکه جزئی از زندگیمان شود نیاز به تمرین مداوم دارد.
برای آغاز سفر به درون خود باید تصور کنید ناگهانی و برای اولین بار ذهن خود را کشف کرده اید و دارید نحوه کار کردن ذهن خود را تماشا می کنید. اکنون شما مشاهده گرِ کنجکاوِ ذهن خود هستید. شاید در ابتدای کار مشاهده بدون قضاوت کار آسانی نباشد و حتی بسیار چالش برانگیز هم باشد اما این مهارت نیز همانند مهارت های دیگری که تاکنون یاد گرفته اید با تمرین زیاد میسر می شود.
تصورات غلط در خصوص ذهنآگاهی
دکتر “راس هریس”، نویسندهی کتاب “تلهی شادمانی”، پنج تصور غلط مرسوم دربارهی ذهنآگاهی را اینگونه توضیح میدهد:
ذهنآگاهی همان مدیتیشن است.
تصور غلط: ذهنآگاهی را تنها با مدیتیشن یکی میدانند. راههای زیادی برای پرورش ذهنآگاهی وجود دارد و مدیتیشن فقط یکی از این روشهاست که به ما کمک میکند تا بیشتر ذهنآگاه باشیم.ذهنآگاهی از مکتب بودیسم آمده است.
تصور غلط: ذهنآگاهی را امری مرتبط با بودیسم میدانند. تمرینهای ذهنآگاهی در همهی مذاهب دنیا دیده میشوند. ذهنآگاهی به خودی خود جنبهی مذهبی ندارد و در اصل یک مهارت ذهنی است.ذهنآگاهی راهی برای کنترل افکار و دور شدن از افکار منفی است.
تصور غلط: تصور میشود که ذهنآگاهی راهی برای کنترل افکار به سمت مثبتاندیشی است.ذهنآگاهی به ما کمک میکند از افکارمان آگاه شویم و اجازه دهیم این افکار بیایند و بروند. در این حالت، ما آگاهانه انتخاب میکنیم کدام افکار راهنمای اعمال ما باشند و کدام افکار را رها کنیم.ذهنآگاهی یک روش ریلکسیشن (آرامسازی بدنی) است.
تصور غلط: بسیاری ذهنآگاهی را صرفاً روشی برای کسب آرامش میدانند.شما میتوانید حتی در موقعیتهای بسیار سخت و پرتنش هم ذهنآگاه باشید. ممکن است احساساتی چون اضطراب، خشم یا ناراحتی را تجربه کنید اما همچنان با لحظهی حال ارتباط داشته باشید و احساساتتان را بپذیرید، حتی اگر به آرامش دست نیافتهاید.
ذهنآگاهی برای کنترل احساسات و رسیدن به خوشحالی است.
تصور غلط: هدف ذهنآگاهی را کنترل احساسات و رسیدن به احساسات خوب میپندارند.ذهنآگاهی به ما اجازه میدهد جریان طبیعی احساساتمان بدون قضاوت رخ دهد. اگر زندگی پرمعنایی داشته باشیم، انواع احساسات را تجربه میکنیم؛ از احساسات مثبت مثل شادی تا احساسات ناخوشایند مثل ترس و ناراحتی. هدف اصلی این است که اجازه دهیم تمامی این احساسات از درون ما بگذرند، بدون اینکه ما را تخریب کنند.
تاریخچه ذهن آگاهی چیست؟
ذهن آگاهی، که به زبان انگلیسی معادل کلمه “ساتی” (Sati) در زبان پالی است، به معنای “آگاهی”، “توجه” و “یادآوری” میباشد. این مفهوم ریشهای عمیق در تاریخ بشر دارد و قدمت آن به حدود 2500 سال پیش بازمیگردد. اصلیترین منبع این علم، فلسفههای شرقی مانند بودیسم و هندوئیسم هستند که آموزههای آنها به توسعه و گسترش مفهوم ذهن آگاهی کمک کرده است.
در واقع، بودیسم آغازگر این ایده بود و این مهارت به عنوان بخشی از تمرینات مراقبه در این مکتب به کار گرفته میشد. در طی قرنها، ذهن آگاهی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ایجاد آرامش و افزایش کیفیت زندگی شناخته شده است.
حدود سی سال پیش، جان کابات زین (Jon Kabat Zinn)، فیلسوف و محقق آمریکایی، متوجه شد که مهارتهای ذهن آگاهی میتواند به کاهش استرس بیماران سرطانی کمک کند. او با تأسیس برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در دانشگاه پزشکی ماساچوست، این مفهوم را به دنیای غرب معرفی کرد و به تدریج تأثیرات آن در حوزههای مختلف روانشناسی و سلامت روان بیشتر نمایان شد.
جان کابات زین نه تنها در انتقال آموزههای ذهن آگاهی از شرق به غرب نقش کلیدی داشت، بلکه تأثیر عمیقی بر جامعه علمی و عمومی گذاشت. به غیر از او، افرادی مانند جک کورنفیلد، شارون سالزبرگ و جوزف گلدشتاین نیز در گسترش این آموزهها و کاربرد آن در زندگی روزمره و درمان اختلالات روانی نقش بسزایی داشتند. این افراد با تأسیس کارگاهها و برنامههای آموزشی، به مردم این امکان را دادند که از فواید ذهن آگاهی بهرهمند شوند و به سمت زندگی آگاهانهتری حرکت کنند.
ذهن آگاهی چه مزایایی برای شما دارد؟
مزایای ذهن آگاهی تنها توسط کسانی قابل درک است که این ویژگی را در خود پرورش داده و توانستهاند تفاوتهای خود را قبل و بعد از این تجربه لمس کنند. با این حال، در ادامه به برخی از مزایای کلیدی ذهن آگاهی اشاره میکنیم:
کاهش استرس و اضطراب: ذهن آگاهی به افراد کمک میکند تا با احساسات و استرسهای خود به طور مؤثری مقابله کنند. آگاهی از اتفاقاتی که در ذهن و بدنشان میافتد، به آنها این امکان را میدهد که راهحلهای بهتری برای مدیریت استرس پیدا کنند.
افزایش تمرکز و توجه: با تمرین ذهن آگاهی، افراد میتوانند تمرکز و توجه خود را بهبود ببخشند. این مهارت به آنها کمک میکند تا به وظایف روزمره خود بهتر رسیدگی کنند و تفکر کارآمدتر و بهرهورتر داشته باشند.
تقویت روابط انسانی: افراد با ذهن آگاهی میتوانند بهبود قابل توجهی در ارتباطات خود با دیگران داشته باشند. آگاهی از احساسات و نیازهای دیگران میتواند در بهبود روابط و حل مسائل بین فردی کمک کند.
ارتقاء تصمیمگیریهای بهتر: ذهن آگاهی به افراد این امکان را میدهد که در مواقع مختلف تصمیمات بهتری بگیرند. آگاهی از انتخابها و عواقب آنها میتواند به اتخاذ تصمیمات موفقتر منجر شود.
بهبود کیفیت زندگی: مهمترین مزیت ذهن آگاهی، افزایش کیفیت زندگی است. این مهارت به افراد اجازه میدهد تا بهصورت آگاهانهتر و با لذت بیشتری از لحظه حاضر زندگی کنند.
افزایش خلاقیت: ذهن آگاهی میتواند خلاقیت و نوآوری را تشویق کند. این مهارت به افراد کمک میکند تا با آگاهی از فرصتها و چالشهای جدید، به مسائل به شکلی خلاقانهتر نگاه کنند و راهحلهای نوآورانهای پیدا کنند.
7 اصل اساسی برای تمرین ذهنآگاهی
دکتر جان کابات زین، بنیانگذار دوره کاهش استرس بر پایه ذهنآگاهی (MBSR)، هفت اصل اساسی را برای تمرین ذهنآگاهی معرفی کرده است. او از افرادی که این تمرینها را انجام میدهند، میخواهد که این اصول را، چه در مدیتیشن رسمی و چه در فعالیتهای روزمره، به عنوان یک نگرش ذهنآگاهانه در نظر بگیرند:
اصل اول ذهن آگاهی (اعتماد به خود)
به تجربیات، احساسات و بینشهای درونی خود اعتماد کنید. مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرید و خودتان را هدایت کنید. حتی اگر دچار اشتباه شوید، بهتر است که به جای جستجوی دائم راهنماییهای بیرونی، به قدرت درونی خود تکیه کنید. به مسیر ذهنآگاهی خود اعتماد داشته باشید و از قضاوتهای سخت و انتقادی درونی رها شوید.
اصل دوم ذهن آگاهی (قضاوت نکردن)
لحظه اکنون را با شفقت و بدون قضاوت تجربه کنید. به تجربههایتان برچسب خوب یا بد نزنید. با هر قضاوتی، وارد مسیرهای از پیش تعیینشده ذهنی میشویم و نمیتوانیم آنچه در این لحظه واقعی است را به طور کامل احساس کنیم.
اصل سوم ذهن آگاهی (تلاش نکردن)
در بیشتر کارهایمان هدف مشخصی داریم، اما در ذهنآگاهی نیاز نیست به دنبال رسیدن به هدفی باشیم. در مدیتیشن، تنها هدف این است که خودمان باشیم، آنگونه که دقیقاً در لحظه حال هستیم. نیازی به ایجاد نتایج یا تلاش برای تغییر احساسات نیست، بلکه کافی است به سادگی از لحظه به لحظهی تجربهمان آگاه باشیم.
اصل چهارم ذهن آگاهی (رها کردن)
رها کردن نوعی هدیه به خود است؛ هدیهای که به ما اجازه میدهد تجربههای لحظه حال را بپذیریم. سعی نکنیم تجربیات خوشایند را نگه داریم یا در برابر تجربیات ناخوشایند مقاومت کنیم. با رها کردن وابستگیها، اجازه میدهیم که هرچه در اینجا و اکنون وجود دارد، جریان طبیعی خود را داشته باشد.
اصل پنجم ذهن آگاهی (پذیرش)
پذیرش به معنای موافقت بیقید و شرط با همه چیز نیست؛ بلکه به این معناست که هر لحظه را همانگونه که هست بپذیریم. وقتی خودمان را با تمام ویژگیهایمان بپذیریم، امکان تغییر نیز برایمان فراهم میشود. در ذهنآگاهی، هر تجربه را با تمام وجود میپذیریم و درک میکنیم که این لحظه گذراست و به زودی جای خود را به لحظهای جدید خواهد داد.
اصل ششم ذهن آگاهی (ذهن مبتدی)
گاهی اوقات باورها و تجربیات قبلیمان مانع از دیدن واقعی لحظات میشوند. با داشتن ذهن مبتدی و رها شدن از پیشداوریها، به هر چیز به گونهای نگاه میکنیم که گویی برای اولین بار آن را میبینیم. این نگرش، ذهن ما را برای پذیرش رویدادهای جدید و نگاهی تازه به زندگی باز میکند.
اصل هفتم ذهن آگاهی (صبر)
هر چیز در زمان خاص خود رخ میدهد و برخی تغییرات نیازمند زمان و صبر هستند. همانگونه که پروانه باید زمانی طولانی در پیله بماند تا بتواند به شکل نهایی خود برسد، در تمرین مدیتیشن نیز برای برگرداندن تمرکز به نفسها و احساسات بدن، نیاز به صبر و پایداری داریم. این صبر، به ما کمک میکند تا در برابر ذهن و بدنمان شکیباتر و پذیراتر باشیم و با آرامش در مسیر رشد خود پیش برویم.
این اصول به ما کمک میکنند که ذهنآگاهی را به شکلی پایدار و موثر در زندگی روزمرهمان پیاده کنیم و به عمق بیشتری از آرامش و تعادل برسیم.
5 تمرین برای ایجاد ذهن آگاهی
تمرین اول: مراقبه نشسته
مراقبه نشسته یک تمرین بسیار مؤثر برای افزایش ذهن آگاهی است. برای شروع، روی یک صندلی یا روی زمین بنشینید و سعی کنید در یک وضعیت عمودی، صاف و آرام قرار بگیرید.
- نکته: اگر احساس راحتی بیشتری دارید، میتوانید از یک بالشتک استفاده کنید.
پس از نشستن، تمرکز خود را بر روی تنفستان بگذارید. در ابتدا ممکن است ذهنتان سرگردان شود، اما هیچ مشکلی نیست. وقتی متوجه شدید که ذهنتان به موضوعی دیگر رفته است، به آرامی توجهتان را دوباره به تنفستان برگردانید. این تمرین به شما کمک میکند تا در لحظه حاضر باقی بمانید و استرسهای روزمره را کاهش دهید.
تمرین دوم: فضای تنفس سه دقیقه ای
در جای خود بنشینید یا بایستید. چشمانتان را ببندید و نفس عمیقی بکشید. آگاهی خود را به هر فکری که به ذهنتان میآید، احساساتی که تجربه میکنید و وضعیت بدن خود معطوف کنید. تنها ناظر باشید و هیچ قضاوتی نکنید.
تمام توجه خود را به تنفس خود معطوف کنید. به هر دم و بازدمی که انجام میدهید، توجه کنید. حس کنید که چگونه هوا وارد بدن شده و دوباره از آن خارج میشود. اگر ذهنتان به سمت دیگری میرود، بهآرامی آن را به تنفس بازگردانید. اکنون، آگاهی خود را از تنفس به تمام بدنتان گسترش دهید. از نوک انگشتان پا تا سر خود را مرور کنید و به تمام بدن توجه کنید. در این لحظه، با پذیرش کامل حضور داشته باشید.
تمرین سوم: کار کردن با کامپیوتر با ذهنآگاهی
اگر بیشتر زمان خود را پشت کامپیوتر میگذرانید، سعی کنید هنگام نشستن، از تنفس و وضعیت بدنی خود آگاه باشید. برای افزایش بازدهی، تلاش کنید که تمام توجه خود را بر کار فعلی متمرکز کنید و از انجام چند کار بهطور همزمان خودداری کنید. هر از گاهی، کار را متوقف کنید، چند نفس عمیق بکشید و از محیط اطراف خود آگاه شوید؛ به صداهایی که میشنوید و چیزهایی که میبینید توجه کنید. این تمرین به شما کمک میکند تا با ذهنی آرامتر و تمرکزی بالاتر به فعالیت خود ادامه دهید.
تمرین چهارم: اسکن بدن
اگر احساس اضطراب یا پراکندگی ذهنی دارید، دراز کشیدن میتواند به شما کمک کند تا آرامتر شده و تمرکز بیشتری پیدا کنید. بهتر است این تمرین را زمانی انجام دهید که خوابآلود نباشید تا از آن بیشترین بهره را ببرید. در این حالت، یکی از تمرینهای مفید، «اسکن بدن» است که به جای تمرکز بر تنفس، توجه خود را به بخشهای مختلف بدن معطوف میکنید.
در حالت درازکش قرار بگیرید و تمرکز خود را از انگشتان پا تا بالای بدن به آرامی حرکت دهید. توجه کنید که هر قسمت از بدنتان چه حسی دارد و هر جایی که تنش یا فشار احساس میکنید، بهآرامی آن قسمت را شل کنید و اجازه دهید که آرامش به آن ناحیه برگردد. این تمرین، بدون نیاز به تمرکز روی تنفس، به شما کمک میکند تا از تنشهای عضلانی رها شده و ذهن و بدنتان را آرام کنید. میتوانید این تمرین را در حالت نشسته هم انجام دهید، جایی که حتی در محیط کار یا خانه میتواند به کاهش استرس شما کمک کند.
تمرین پنجم: مشاهده بدون قضاوت
بسیاری از اوقات، ذهن ما بهطور خودکار در حال تحلیل و قضاوت درباره چیزهاست. این تمرین به شما میآموزد که از این چرخه خارج شوید و تنها با حضور در لحظه، محیط اطراف را مشاهده کنید.
جایی را انتخاب کنید که بتوانید بدون مزاحمت بنشینید یا بایستید. این مکان میتواند کنار پنجرهای با منظره بیرون، باغ، پارک یا حتی گوشهای از اتاقتان باشد.
بهآرامی چشمانتان را باز کنید و بدون تمرکز بر جزئیات خاص، به محیط اطراف نگاه کنید. سعی کنید فقط به چیزهایی که میبینید توجه کنید، بدون اینکه فکرتان به قضاوتها و تحلیلهای معمول بپردازد.
به چیزهای کوچک مانند رنگها، شکلها، نور و سایهها توجه کنید. اگر مثلا گل یا گیاهی میبینید، تنها به رنگ و شکل آن دقت کنید، بدون اینکه در مورد زیبایی یا نقص آن فکر کنید.
اگر ذهن شما شروع به قضاوت یا تحلیل میکند (مثل این فکر که “این منظره زیباست” یا “هوا خیلی گرم است”)، بهآرامی آن را رها کنید و به مشاهده خالص بازگردید. تنها هدف، ثبت کردن آنچه در اطراف است، بدون قضاوت است.
به خود یادآوری کنید که هر چیزی که مشاهده میکنید، صرفا یک تجربه بصری در لحظه است. اجازه دهید خودتان را به این حالت پذیرش و بیقضاوتی عادت دهید.
ذهن آگاهی چه ارتباطی با کوچینگ دارد؟
مفاهیم کوچینگ با مفاهیم ذهن آگاهی اشتراکاتی دارد از جمله این اشتراکات:
- در ذهن آگاهی در لحظه حال هستیم در کوچینگ هم کوچ باید در لحظه حال حضور داشته باشد و مراجع هم به زمان هایی دعوت می شوند که در لحظه ی حال باشد؛
- در ذهن آگاهی قضاوت نمی کنیم در جلسات کوچینگ هم کوچ نباید قضاوت کند؛
- جنس سوالاتی که در ذهن آگاهی از خودمان می پرسیم با سوالات کوچینگی مشابه می باشد؛
- و…
ذهن آگاهی چه کمکی به کوچینگ می کند:
جنبههای ذهنآگاهی | کمک به کوچینگ |
---|---|
تمرکز بر لحظه حال | کمک به کوچ و مراجعهکننده برای حضور کامل در جلسه و تمرکز بر مسائل موجود به جای نگرانی از گذشته یا آینده. |
کاهش استرس و اضطراب | ایجاد محیطی آرامتر و کاهش تنشهای جلسه، که امکان ارتباط بهتر و اعتماد بیشتر را بین کوچ و مراجعهکننده فراهم میکند. |
پذیرش و عدم قضاوت | کمک به کوچ برای شنیدن و درک بدون پیشداوری از تجربیات و دیدگاههای مراجعهکننده، که اعتماد به نفس و فضای باز برای ابراز احساسات را در فرد ایجاد میکند. |
آگاهی از خود و احساسات | کوچ بهتر میتواند احساسات خود را شناسایی کرده و از تاثیر آنها بر روند جلسه جلوگیری کند، که به ایجاد فضایی منصفانه و بدون تأثیر احساسات کمک میکند. |
افزایش همدلی و توجه به دیگران | ایجاد ارتباط عمیقتر و موثرتر با مراجعهکننده، که منجر به درک بهتر نیازها و چالشهای وی میشود و فرآیند کوچینگ را پربارتر میسازد. |
تقویت توانایی گوش دادن فعال | کمک به کوچ برای گوش دادن کامل و با تمرکز، که به فهم دقیقتر و ارائه بازخورد مناسبتر منجر میشود. |
توانایی رها کردن و نچسبیدن به نتیجه | کوچ میتواند بدون فشار بر دستیابی به نتیجه خاص، به فرایند تمرکز کند و این موضوع به مراجعهکننده نیز کمک میکند که بدون استرس برای تغییر، فرآیند رشد را طی کند. |
صبر و پایداری در فرآیند تغییر | به کوچ و مراجعهکننده اجازه میدهد تا با صبر و ثبات در مسیر تغییر گام بردارند و به توسعه و رشد بلندمدت و مستمر توجه داشته باشند. |