مقالات آموزشی

اصول کوچینگ

اصول کوچینگ چیست؟

اصول کوچینگ

در دنیای امروز، کوچینگ به عنوان ابزاری کارآمد برای رسیدن به اهداف و تغییرات مثبت در زندگی شناخته می‌شود. اما چه چیزی باعث می‌شود که یک گفتگوی کوچینگ واقعاً مؤثر باشد؟ پاسخ در اصول کوچینگ نهفته است. این اصول، مجموعه‌ای از نگرش‌ها و روش‌ها هستند که به کوچ‌ها کمک می‌کنند تا با مراجعین خود ارتباطی مؤثر برقرار کرده و آن‌ها را از وضعیت فعلی به شرایط ایده‌آل هدایت کنند.

فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) استانداردهایی را برای معرفی این اصول تعیین کرده است، که رعایت آن‌ها برای هر کوچ الزامی است. این اصول نه تنها به ساختار گفتگوها کمک می‌کنند، بلکه به مراجعین نیز این اطمینان را می‌دهند که در مسیر دستیابی به اهداف خود با راهنمایی‌های مؤثر و هدفمند روبه‌رو خواهند شد. در این بلاگ، به بررسی این اصول خواهیم پرداخت و به اهمیت آن‌ها در فرآیند کوچینگ و تأثیرشان بر موفقیت مراجعین خواهیم نگریست. با ما همراه باشید تا با هم به دنیای اصول کوچینگ و نقش آن‌ها در تغییرات مثبت بپردازیم!

اصول کوچینگ چیست؟

در حال حاضر، فدراسیون بین‌المللی کوچینگ آمریکا (ICF) 8 اصل یا صلاحیت اساسی را برای کوچ‌ها و جلسات کوچینگ تعیین کرده است. این اصول به عنوان راهنمایی برای موسسات آموزشی در حوزه کوچینگ به کار می‌روند تا سرفصل‌های آموزشی و مهارت‌پروری خود را بر اساس این 8 اصل برنامه‌ریزی کنند.

البته موسسات برگزارکننده دوره‌های کوچینگ و یا خود کوچ‌ها نیز می‌توانند با توجه به این 8 اصل، صلاحیت‌های دیگری را همراه با جزئیات بیشتر در برنامه‌های خود بگنجانند. در ادامه، به بررسی این اصول و نحوه تأثیر آن‌ها بر فرآیند کوچینگ خواهیم پرداخت.

اصول کوچینگ چیست؟
اصول کوچینگ چیست؟
اصول کوچینگ چیست؟

8 اصل کوچینگ که باید بدانید و به کار ببرید:

  • اصل اول کوچینگ: دستور العمل های منشور اخلاقی کوچینگ

    1) تمامیت: تمامیت در فرآیند کوچینگ نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند و نیازمند یکپارچگی در تمامی زمینه‌های مرتبط است. کوچ زمانی می‌تواند تمامیت خود را حفظ کند که در چارچوب صلاحیت‌های نامبرده، رسالت خود را در همراهی و کمک به مراجع برای رسیدن به خواسته‌هایش به بهترین شکل ممکن به کار گیرد.

    2) صداقت: صداقت یکی از اصول کلیدی در ارتباط با مراجع است. کوچ باید در معرفی خود و اهدافش از صداقت کامل برخوردار باشد و هدف اصلی‌اش تحقق خواسته‌های مراجع باشد، نه کنجکاوی شخصی یا پرداختن به حواشی موضوعات.

    3) احترام: برای اثربخش بودن گفتگو، احترام متقابل ضروری است. پیش از برگزاری جلسات کوچینگ، کوچ باید باور داشته باشد که مراجع فردی توانمند و قابل احترام است و این گفتگو تنها به او کمک خواهد کرد تا از زاویه جدیدی به موضوعش نگاه کند. مراجعه مراجع به کوچ به معنای کامل بودن و دانایی مطلق او نیست، بلکه کوچ بر اساس صلاحیت‌هایش می‌تواند مانند آینه‌ای، مراجع را در دیدن نقاط کور وضعیتش همراهی کند. بنابراین، احترام به مراجع و توجه به هم‌سطحی در گفتگو بسیار مورد تأکید است.

    4) محرمانگی: حفظ حریم شخصی و رعایت محرمانگی یکی از پیش‌نیازهای ارتباط سالم و مطمئن در کوچینگ است. مراجع تنها زمانی حاضر می‌شود به راحتی از مسائلش حرف بزند که مطمئن باشد صحبت‌هایش به عنوان راز بین او و کوچ باقی می‌ماند. پرسشگری کوچ باید صرفاً در جهت حل مسئله مراجع و شفاف‌سازی وضعیت او باشد و نه چیز دیگری.

    5) عدم درمان و مشاوره: تفاوت میان کوچینگ و سایر روش‌های مشابه بسیار مهم است. اگرچه همه راهنماها در جهت خدمت به فرد از روش‌های مشترکی استفاده می‌کنند، ولی در جزئیات تفاوت‌های زیادی دارند. برای مثال، فرآیند کوچینگ به تحقق خواسته مراجع و تغییر درونی او معطوف است. اگر مراجع بخواهد به خواسته‌اش از طریق دریافت راهکار قطعی از کوچ یا مشاوره مستقیم او برسد، این موضوع از طریق کوچینگ امکان‌پذیر نیست و کوچ باید او را به سایر مشاورین و درمانگران ارجاع دهد. عدم ارجاع به موقع مراجع به مشاور یا روان درمانگر می‌تواند منجر به پیچیده‌تر شدن مسائل و طولانی‌تر شدن فرآیند درمان شود. بنابراین، کوچ باید در شناسایی وضعیت مراجع دقت بیشتری داشته باشد و در صورت نیاز او را به متخصص مربوطه ارجاع دهد.

👈 این مقاله می‌تواند تکمیل‌کننده دانش شما باشد: منشور اخلاقی در کوچینگ + دانلود PDF منشور اخلاقی ICF

  • اصل دوم کوچینگ: ذهینت کوچینگ

    1) مسئولیت‌سپاری: در فرآیند و رویکرد کوچینگ، این باور وجود دارد که هر فرد به بهترین شکل می‌تواند به شناخت خود برسد. به همین دلیل، لازم است که مراجع مسئولیت این فرآیند را بر عهده بگیرد و بدون اینکه تمرکز خود را بر دیگران بگذارد یا مسئولیت‌های خود را نادیده بگیرد، در جهت تحقق خواسته‌هایش با همراهی کوچ تلاش کند.

    2) یادگیری: در طول فرآیند کوچینگ، مراجع با انجام اقداماتی که از راهکارهای ارائه شده ناشی می‌شود و بررسی نتایج آن‌ها، آگاهی خود را افزایش می‌دهد. این آگاهی‌ها در ادامه مسیر به یادگیری مراجع کمک می‌کند. باید توجه داشت که کوچ به هیچ وجه درصدد آموزش چیزی به مراجع نیست؛ بلکه این مراجع است که از طریق تجربیات، آگاهی‌ها و کشفیاتی که در گفت‌وگو با کوچ به دست می‌آورد، یادگیری خواهد داشت.

    3) توسعه خود: هدف نهایی فرآیند کوچینگ، پس از تحقق خواسته‌های مراجع و افزایش خودآگاهی و فرآیند یادگیری، توسعه و رشد اوست. این رشد به مراجع کمک می‌کند تا به توانمندی‌های بیشتری دست یابد و در مسیر زندگی‌اش پیشرفت کند.

    4) آمادگی ذهنی: آمادگی ذهنی به معنای توجه به ماهیت و مایندست کوچینگ است. فرد باید باور داشته باشد که هر تغییر در دنیای بیرونی، ناشی از تغییر در درون خود، نگرش و رفتار اوست. بنابراین، باید از تلاش برای تغییر دیگران دست بردارد. توجه به دلایل موجود در پس هر یک از این اصول کوچینگ، به حفظ و تقویت آمادگی ذهنی کمک می‌کند.

    5) کنترل احساسات و استفاده از شهود: کنترل احساسات و هیجانات کوچ در گفتگو با مراجع بسیار ضروری است. کوچ باید هم‌سطحی و همدلی خود را در جریان گفتگو حفظ کند و نباید بیش از مراجع دچار احساسات مثبت یا منفی شود؛ اما کمی انرژی برای پیشبرد جلسه از جانب کوچ لازم است. همچنین، شهود کوچ به او کمک خواهد کرد تا به درک بهتری از معنای پشت گفته‌های مراجع برسد و ارتباط آن‌ها را با خواسته و موضوع اصلی کشف و بازخورد دهد.

👈 این مقاله می‌تواند تکمیل‌کننده دانش شما باشد: مایندست کوچینگ چیست؟

  • اصل سوم کوچینگ: ایجاد ارتباط و قرارداد

    1) کاوش و یافتن موضوع اصلی: اولین ارتباط میان کوچ و مراجع معمولاً در جلسه معارفه اتفاق می‌افتد و بر روی کاوش تجربه مراجع برای یافتن اصلی‌ترین خواسته او متمرکز می‌شود. ممکن است مراجع خواسته‌های متعددی داشته باشد و این وظیفه کوچ است که به او کمک کند تا از میان آن‌ها، اولویت‌دارترین خواسته را انتخاب کند؛ موضوعی که تحقق آن می‌تواند در حل سایر مسائلش نیز راه‌گشا باشد. بنابراین، پس از شناسایی موضوع اصلی، تعداد جلسات و هزینه قابل پرداخت برای هر جلسه مورد توافق طرفین قرار می‌گیرد. همچنین لازم است شرایط نقض قرارداد و انصراف یا تمدید آن به وضوح در قرارداد ذکر شود.

    2) یافتن هدف و اسمارت کردن آن: بعد از مشخص شدن موضوع و خواسته اصلی مراجع، باید به عنوان یک هدف اصلی، مورد بررسی و کاوش بیشتری قرار گیرد. با اسمارت کردن هدف، در واقع به دنبال وضوح بیشتر، تعیین زمان تقریبی تحقق آن، دسترسی‌پذیری و واقع‌گرایی آن و حتی قابلیت سنجش آن با معیارهای مراجع هستیم. هدفی که اسمارت نشود، بیشتر یک هدف کیفی است که احتمالاً رضایت نسبی هم به همراه خواهد داشت. بنابراین، هرچه هدف کمی‌تر و عینی‌تر باشد، احتمال تحقق دقیق آن بیشتر خواهد بود.

    3) اهمیت و انگیزه: اهمیت موضوع و هدفی که مراجع به آن اشاره می‌کند، در ایجاد انگیزه برای او بسیار مؤثر است. مراجع باید بداند که با تحقق هدفی که انتخاب کرده، به چه چیزی دست خواهد یافت یا چه احساسی در او برانگیخته می‌شود. در واقع، رضايت او چگونه با تحقق هدفش حاصل می‌گردد؟

    4) توجه به ارزش‌ها: ارزش‌ها نیز از موضوعات مهمی هستند که به هدف و تلاش‌های مراجع معنا می‌بخشند. انسان معمولاً رفتارهایش را به ارزشی در درون خود پیوند می‌زند، که ممکن است این ارزش مثبت باشد یا از دید دیگران منفی تلقی شود. به هر حال، ارزش، درکی است که مراجع در تحقق آن دست به اقدام یا تصمیم‌گیری می‌زند. کوچ به مراجع کمک می‌کند تا ارزش‌های واقعی خود را بشناسد و بر اساس آن‌ها عمل کند و از تلاش برای تحقق ارزش‌هایی که ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه از دیگران، خانواده یا جامعه به عاریّت گرفته است، اجتناب کند.

👈 این مقاله می‌تواند تکمیل‌کننده دانش شما باشد: عقد قرارداد در کوچینگ و بندهای آن + دانلود نمونه قرارداد

  • اصل چهارم کوچینگ: ایجاد اعتماد

    1) توجه، احترام و امنیت: پیشتر اشاره کردیم که اساس یک فرآیند و ارتباط گفتگو محور در کوچینگ، در ایجاد محیطی محرمانه و امن برای توصیف شرایطی است که مراجع در آن قرار دارد. بنابراین، طبیعی است که توجه، احترام و اعتمادسازی کوچ به ایجاد این بستر کمک می‌کند. این عوامل باعث می‌شوند که مراجع احساس کند می‌تواند بدون ترس از قضاوت، افکار و احساسات خود را بیان کند.

    2) همدلی و درک: همدلی و درک کوچ نسبت به آنچه مراجع تجربه کرده و احساسی که در او بوجود آمده یا در حال وقوع است، بسیار مهم است. کوچ باید از ابزارها و تکنیک‌های زبانی و بصری کمک بگیرد تا این حس را در مراجع ایجاد کند که می‌تواند احساس او را درک کند و آنچه برای مراجع اهمیت دارد، برای کوچ نیز حائز اهمیت است. این همدلی باعث می‌شود مراجع احساس کند که در مسیر خود تنها نیست و کسی وجود دارد که او را درک می‌کند.

    3) گشودگی: کوچ باید در طی گفتگو با مراجع حالتی از پذیرش را ارائه دهد. زیرا جلسه و موضوع متعلق به مراجع است و قرار نیست در کوچ تغییری ایجاد شود. طرز فکر یا باورهای کوچ قرار نیست تغییر کند. بنابراین، لازم است که کوچ نسبت به آنچه از مراجع می‌شنود، گشودگی داشته باشد و گارد نداشته باشد. این رویکرد به مراجع کمک می‌کند تا نسبت به آنچه می‌گوید، به شفافیت بیشتری برسد و با اطمینان بیشتری به مسیر خود ادامه دهد. در غیر این صورت، اگر کوچ نسبت به طرز فکر یا رفتارهای مراجع انتقادی دارد، باید این موضوع را در جلسه معارفه با او در میان بگذارد و با توافق از ادامه گفتگو انصراف دهد.

  • اصل پنجم کوچینگ: حضور در جلسه

    1) متمرکز و مشاهده‌گر: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و اصولی که کوچ باید در جلساتش رعایت کند، تمرکز بر مراجع و سخنان او، و حتی حالات بدنی که از خود نشان می‌دهد، است. کوچ باید عوامل حواس‌پرتی را حذف کرده و با آگاهی کامل به آنچه مراجع می‌گوید، گوش فرا دهد. این تمرکز به کوچ این امکان را می‌دهد تا درک بهتری از وضعیت مراجع داشته باشد و بتواند به او کمک کند.

    2) کنجکاو: کوچ باید بر اساس حس کنجکاوی خود سوالاتی از مراجع بپرسد که به درک وضعیت او و همچنین ایجاد آگاهی بیشتر در مراجع کمک کند. طبیعی است که کنجکاوی کوچ به خاطر خودش نیست، بلکه ابزاری است برای پرسشگری و کاوش در لایه‌های پنهان ذهن مراجع. این نوع کنجکاوی می‌تواند به مراجع کمک کند تا به کشفیات جدیدی دست یابد و درک بهتری از خود پیدا کند.

    3) اعتماد به نفس: لازم است کوچ در جلسات با مراجع از اعتماد به نفس کافی برخوردار باشد. این اعتماد به نفس به کوچ کمک می‌کند تا با تکیه بر اصولی که از آن آگاه است، ابزارهای کوچینگ را به کار گیرد و مراجع را در موضوعات چالش‌برانگیز همراهی کند. بنابراین، این که موقعیت و دانش مراجع بیشتر از کوچ باشد، هیچ ارتباط مستقیمی با موفقیت جلسه کوچینگ ندارد. اگر کوچ شایسته برگزاری جلسات کوچینگ باشد و موضوع مراجع برای او قابل درک باشد، می‌تواند جلسه خوبی را مدیریت کند.

    4) سکوت به موقع: جلسات کوچینگ گفتگو محور هستند، به این معنا که هر دو طرف باید به موقع صحبت کرده و به موقع گوش دهند تا بتوانند آنچه دیگری می‌گوید را به درستی درک کنند. بنابراین، لازم است که کوچ در طول گفتگو و بعد از پرسش یا بازخورد، کمی مکث کند تا مراجع بتواند با تمرکز و تفکر عمیق‌تری به آنچه ممکن است از دیدش پنهان مانده باشد، آگاه گردد. این سکوت به مراجع کمک می‌کند تا فرصت داشته باشد تا فکر کند و احساسات و افکارش را بهتر بررسی کند.

  • اصل ششم کوچینگ: گوش دادن فعال

    1) شنیدن معنی حرف‌ها: مهم است که کوچ علاوه بر آنچه مراجع می‌گوید، به آنچه را که مراجع نمی‌گوید نیز توجه کند. ممکن است مراجع به هر دلیلی از بیان برخی موضوعات امتناع کند؛ مثلاً ممکن است خجالت بکشد یا از افشای رازهای خود نگران باشد. در این صورت، هنر درک و شهود کوچ است که بتواند معنا، ترس و نگرانی‌های مراجع را درک کند و به او کمک کند تا به بیان احساساتش بپردازد.

    2) بازخورد: لازم است که کوچ آنچه را از حرف‌های مراجع درک می‌کند، بازخورد دهد. بازخوردها می‌توانند نقاط عطف جلسات کوچینگ باشند، زیرا احتمال وقوع “آها” یا کشف‌های جدید در ذهن مراجع را افزایش می‌دهند. شهود و تجربه کوچ می‌تواند به اثربخشی بازخوردهای او کمک کند.

    3) پرسش بر اساس شنیده‌ها: کوچ باید پرسش‌های خود را بر اساس آنچه مراجع می‌گوید و در راستای تحقق و نزدیک شدن به هدف جلسه، در نظر بگیرد. این پرسش‌ها نباید بر اساس لیستی از قبل آماده شده یا بر اساس قضاوت‌های ذهنی کوچ باشند. پرسش‌های کلیدی در جلسات می‌توانند سرعت شفاف شدن مسئله و ایجاد راه‌حل‌های بهتر توسط مراجع را افزایش دهند.

    4) الگوها: یکی از تکنیک‌هایی که کوچ می‌تواند مراجع را به سمت احساس توانمندی یا ارائه راهکارهای خلاقانه‌تر ببرد، توجه و بررسی الگوهای مثبت گذشته و حال در زندگی مراجع است. برای این منظور، کوچ می‌تواند از مراجع بپرسد چه تجربیات موفقی در گذشته داشته که می‌تواند راهگشای حل مسئله امروز او باشد، یا چه اشخاص یا شرایطی را می‌شناسد که می‌تواند از راهکارها و عملکردشان الگو بگیرد.

    5) حفظ تقارن 80-20: قانون 20-80 یا اصل پارتو را ممکن است زیاد شنیده باشید، اما در کوچینگ منظور از این قانون کمی متفاوت است. در واقع، 80 درصد گفتگو باید توسط مراجع صورت گیرد و 20 درصد گفتگو توسط کوچ و با پرسشگری باشد. البته مهم است که این 80 درصد به معنای آن نیست که مراجع حق دارد زیاده‌گویی کند یا وارد موضوعات دیگر شود. کوچ باید روند گفتگو را مدیریت کرده و از مراجع بخواهد به موضوعات اصلی گفتگو بپردازد، زیرا صحبت کردن مراجع نکات پنهان بیشتری را شفاف خواهد کرد که برای حل مسئله او کمک‌کننده هستند.

    6) درک و توجه به هیجان و زبان بدن: کوچ باید ضمن شنیدن حرف‌های مراجع، به صدا، لحن، نگاه، حرکات دست‌ها، پاها، احساسات و هیجانات و حتی تغییر سطح انرژی او حساس و آگاه باشد. او باید این موارد را با هم تطبیق دهد و با بازخورد به مراجع، از درستی و درک آن‌ها اطمینان یابد. کوچ باید مطمئن شود که حرف و عمل مراجع با هم تطابق دارد، زیرا در این صورت می‌تواند به خواسته و هدفش برسد.

  • اصل هفتم کوچینگ: ایجاد آگاهی

    1) سوال از طرز فکر: به نظر می‌رسد اگر بخواهیم در خود تغییر ایجاد کنیم، ابتدا باید از طرز فکر شروع کنیم. تفکر، اساس و پایه احساس ما را شکل می‌دهد و احساسات هم رفتار ما را هدایت می‌کنند. بنابراین، کوچ در تلاش است تا طرز فکر مراجع را نسبت به موضوعی که در آن چالش دارد، بررسی کند. بدیهی است که برای ایجاد تغییر، باید طرز فکر مراجع با آنچه که می‌خواهد همسو باشد.

    2) بررسی نتایج: کوچ باید در طول فرآیند کوچینگ به صورت مستمر نتایج حاصل از اقدامات مراجع را با اهداف مشخص شده او مقایسه کرده و در صورت نیاز تغییرات لازم را ایجاد کند. برای این منظور، کوچ در پایان جلسات از مراجع می‌پرسد: “این راهکارها و نتایج آیا تو را به خواسته‌ات نزدیک‌تر می‌کند؟”

    3) بررسی پیش‌فرض‌ها و باورها: پیش‌فرض‌های ذهنی و باورهای مراجع نقش مهمی در طرز فکر و تصمیمات او دارند. کوچ در تلاش است تا مسائل مراجع را به صورت ریشه‌ای حل کند و این نیازمند بررسی باورها و پیش‌فرض‌های ذهنی او از کودکی تا کنون است. این کار به مراجع کمک می‌کند تا متوجه موانع فکری‌اش شود و بتواند آن‌ها را کنار بگذارد.

    4) سوالات باز: یکی از تکنیک‌های پرسشگری کوچ، استفاده از سوالات باز است. این سوالات جزئیات و شرایط بیشتری را از زبان مراجع مشخص می‌کنند و در حل مسئله و چالش او کمک‌کننده هستند. در مقابل، سوالات بسته وجود دارند که پاسخ‌های بله یا خیر دارند و به تفکر عمیق مراجع کمک چندانی نمی‌کنند.

    5) سوالات هدایت‌کننده یا جهت‌دار: کوچ باید از سوالات جهت‌دار خودداری کند، زیرا این مسیر متعلق به مراجع و مسئله اوست و تعهد و مسئولیت او را می‌طلبد. اگر کوچ خواسته یا ناخواسته مراجع را به سمتی هدایت کند، احتمال توقف یا عدم پذیرش، عدم مسئولیت و عدم تعهد در ادامه راه از سوی مراجع وجود دارد و ممکن است او به دنبال مقصر باشد و انگشت اشاره را به سمت کوچ بگیرد.

    6) حرکت رو به جلو با راهکار جدید: کوچ می‌بایست ضمن همراهی و هم‌سطحی با مراجع در نقاط مختلف مسیر گفتگو، کمی جریان گفتگو را به سمت جلو هدایت کند. زیرا بهبودی و رشد، هدف نهایی جلسات کوچینگ است و این حرکت به مراجع کمک می‌کند تا به طور مستمر در مسیر تحقق اهدافش پیشرفت کند.

  • اصل هشتم کوچینگ: تسهیل رشد

    1) ارتباط بین گفته‌ها و نقشه راه: آنچه نقش و مسئولیت کوچ را مهم جلوه می‌دهد، توانایی او در چیدمان گفته‌ها و شنیده‌ها از زبان مراجع و یافتن ارتباطی معنادار بین آن‌ها و سپس ارائه بازخورد است. به همین دلیل، کوچ‌ها معمولاً در پایان گفتگو، نقشه راه مسیر طی شده و ادامه مسیر تا رسیدن به هدف را برای مراجع ترسیم و با او بازنگری می‌کنند. این نقشه راه به مراجع کمک می‌کند تا روشن‌تر ببیند که چه قدم‌هایی باید بردارد.

    2) یکپارچه‌سازی خواسته‌ها: یکی از عواملی که به تسهیل مسیر رشد مراجع کمک می‌کند، ایجاد یکپارچگی بین خواسته‌های مختلف و اولویت‌بندی آن‌هاست. بسیاری از مراجعین ممکن است احساس ناتوانی کنند، زیرا در انتخاب خواسته‌های مختلف گیر افتاده‌اند و تصمیم‌گیری برایشان سخت شده است. بنابراین، کوچ به مراجع کمک می‌کند تا مهم‌ترین و در دسترس‌ترین خواسته‌هایش را شناسایی و دنبال کند.

    3) خلاقیت: کوچ در مسیر رشد مراجع با تکنیک‌های مختلف او را به خلاقیت در ارائه راهکار یا تغییر دیدگاهش تشویق می‌کند. گاهی تصویرسازی، استفاده از مثال‌ها یا بررسی الگوها می‌تواند به این خلاقیت کمک کند و به مراجع امکان دهد تا به راه‌حل‌های نوآورانه‌تری دست یابد.

    4) تکالیف، تعهد و پیامد: هرچند که رسیدن به آگاهی و سپس راهکار در طی جلسات کوچینگ بسیار مهم است، اما ایده یا راهکاری که عملی نشود، هیچ فایده‌ای ندارد. بنابراین لازم است تا تکالیفی برای اقدام مراجع مشخص و تعهد او نسبت به انجام آن‌ها بررسی شود. مراجع باید از پیامدهای مثبت و منفی انجام دادن یا انجام ندادن تکالیف و عمل به تعهدش آگاه باشد.

    5) بررسی معیارهای پیشرفت و میزان تحقق اهداف: در ابتدای مسیر گفتگو و در بخش تعیین هدف، به دنبال اسمارت کردن و تعیین نقطه شروع و پایان هستیم تا معیارهایی برای سنجش میزان بهبود عملکرد مراجع مشخص کنیم. اگر این معیارها وجود نداشته باشند، میزان تلاش و موفقیت قابل ارزیابی نخواهد بود. بنابراین در هر مرحله باید میزان پیشرفت خود در نزدیکی به هدف را مشخص کنیم.

    6) چرخه بهبود: پس از ارزیابی میزان پیشرفت و عوامل مؤثر و غیرمؤثر بر آن، نیاز است تا با بازنگری راهکارها و حتی اهداف جزئی، چرخه بهبود را تکمیل و در نهایت به خواسته مشخص شده برسیم. این چرخه به مراجع کمک می‌کند تا به‌طور مستمر در مسیر پیشرفت باقی بماند.

    7) جشن و تشویق: برای افزایش تعهد و ایجاد انگیزه، بهتر است مراجع برنامه‌ای تشویقی مختصر یا مفصل برای خود در نظر بگیرد. این جشن‌ها می‌توانند به مراجع کمک کنند تا به خود پاداش دهد و احساس موفقیت بیشتری کند.

    8) اهداف آتی: اگر کوچ در حین گفتگو با مراجع و بررسی خواسته‌اش، خواسته‌های دیگری را نیز از او بشنود که نیازمند ایجاد تغییرات دیگری باشد، لازم است تا در زمانی دیگر و با صلاحدید و تمایل مراجع به آن‌ها پرداخته شود. این رویکرد باعث می‌شود مراجع احساس کند که همیشه می‌تواند به اهداف جدید و چالش‌های تازه بپردازد.

معرفی 8 اصل ضروری در کوچینگ
معرفی 8 اصل ضروری در کوچینگ
4.5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم درخواست مشاوره رایگان

"*" indicates required fields

در چه موردی نیاز به مشاوره دارید؟
میزان آشنایی شما با مهارت کوچینگ:

"درخواست مشاوره رایگان"

ارتباط مستقیم با کارشناسان کوچینگ

مشاوره فوری

"*" indicates required fields